دانلود کتاب هزار و یک شب - جلد اول
نویسنده: عبداللطیف طسوجی تبریزی
ناشر : فردوس
نویسنده: عبداللطیف طسوجی تبریزی
ناشر : فردوس
نام کتاب : هزار و یک شب - جلد اول
نویسنده : عبداللطیف طسوجی تبریزی
ناشر : فردوس
تعداد صفحات : 769 صفحه
شابک : 978-964-320-485-3
تاریخ انتشار : 1391
رده بندی دیویی : 892/7334
دسته بندی : رمان های ایرانی, داستان های کوتاه, داستان و رمان های عاشقانه, داستان و رمان تخیلی
نوع کتاب : PDF
قیمت نسخه الکترونیک : 170000 تومان
"هزار و یک شب-جلد اول"
کتاب حاضر اثری از عبداللطیف طسوجی تبریزی می باشد که توسط انتشارات فردوس منتشر شده است.
این کتاب با عنوان "هزار فسان" از نثر فارسی پهلوی به زبان عربی و با نام الف لیله و لیله ترجمه شده است. نسخه اصلی کتاب بعد از ترجمه از بین می رود. به همین دلیل سروش اصفهانی مامور گردید که به جای اشعار تازی آن اشعار فارسی بگذارد و این ترجمه در سال 1259 هجری قمری در زمان محمدشاه به امر بهمن میرزا به وسیله عبداللطیف طسوجی تبریزی صورت میگیرد. کتاب هزار و یک شب یا هزار فسان در سال 1261 هجری قمری در تبریز و سپس در 1275 هجری قمری در تهران و پس از آن مکرر به اسم هزار و یک شب چاپ شده است. نسخه حاضر جلد اول از مجموعه دو جلدی که توسط انتشارات فردوس منتشر شده است می باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
"گفت : ای ملک جوان بخت، اسعد به آن شیخ گفت: آری ای خواجه، غریب هستم. شیخ به او گفت : ای فرزند شهر ما از قدم تو مبارک گشت، بازگو که از بازار، چه خواهی خرید. اسعد گفت: ای عم، مرا برادری است که در دامنه کوهش گذاشته ام و از بلاد دور آمده ایم، سه ماه است که سفر همی کردیم و کوه و هامون همی نور دیده ایم. چون بدین شهر نزدیک شدیم من بدین جا آمدم که خوردنی بخرم و به سوب برادر بازگردم. شیخ گفت: ای فرزندً که من ولیمه ساخته ام و در نزد من مهمانان بسیار هستند و طعام های نیکو از بهر آن ها مهیا کرده ام و در آن جا از هر چه بخواهد و دیده لذت ببرد، حاضر آورده، همی خواهم که تو نیز بدان مکان قدم رنجه داری و آن چه خواهی تو را بدهم و قیمت از تو نستانم و تو را از اوضاع شهر و حالت مردمانش آگاه کنم."
پیشگفتار - به قلم پروفسور دکتر فاروق صفی زاده
حکایت شهرباز و برادرش شاه زمان
حکایت دهقانی و خرش
حکایت بازرگان و عفریت
حکایت پیر و غزال
حکایت پیرمرد دوم و دو سگش
حکایت پیر و استر
حکایت صیاد
حکایت ملک یونان و حکیم رویان
حکایت ملک سندباد
حکایت وزیر و پسر پادشاه
باقی حکایت صیاد
حکایت حمال و دختران
حکایت گدای اول
حکایت گدای دوم
حکایت گدای سوم
حکایت بانو با دو سگش
حکایت دختر تازیانه خورده
حکایت غلام دروغگو
حکایت نورالدین و شمس الدین
حکایت خیاط و گوژپشت و یهودی و مباشر و نصرانی
حکایت نصرانی
حکایت بازرگان و زرباجه
حکایت طبیب یهودی
قصه عاشق و دلاک
حکایت شیخ خاموش و برادرانش
حکایت اعرج
حکایت بقبق
حکایت کور
حکایت اعور
حکایت بی گوش
حکایت لب بریده
حکایت دو وزیر
حکایت ایوب و فرزندان
حکایت صواب، غلام اول
حکایت کافور، غلام دوم
حکایت ملک نعمان و فرزندان او شرکان وضوِءالمکان
تاج الملوک
باقی حکایت ضوءالمکان
حکایت عاشق حشیش کشیده
حکایت خیانت اعرابی
حکایت حیوانات
حکایت شبان و فرشته
حکایت گرگ و روباه
حکایت موش و سموره
حکایت کلاغ و گربه
حکایت روباه و کلاغ
حکایت خارپشت و قمری
حکایت بوزینه و دزد
حکایت گنجشک و طاووس
حکایت علی بن بکار و شمس النهار
حکایت ملک شهرمان و قمرالزمان
حکایت نعمت و نعم
و ادامه . . .
ممکن است کمتر کسی را دیده باشید که تاکنون نام کتاب هزارو یک شب و شهرزاد قصه گو را نشنیده باشد. قصه های هزارو یکشب رنگ و بوی قومی و فرهنگی دارد. به بیانی بهتر شما میتوانید در هر حکایت آن رد پای فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران را ببینید.
کتاب هزارو یک شب (الف لیله و لیله) یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی به حساب می آید که نه تنها در ایران و خاورمیانه بلکه طرفداران بسیار زیادی در اروپا و امریکا دارد و اقتباس های بسیار زیادی از آن شده است و آثار مختلف بسیار زیادی با الهام از این کتب بوجود آمده است.
بسیاری از منتقدان و کارشناسان ادبی معتقدند که ریشه ی پیدایش کتاب هزار و یکشب به کشور هند بر میگردد. اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی این اثر را بررسی کنیم تاریخ نگارش ان به دوره ی هخامنشی و قبل از حمله ی اسکندر باز میگردد. احتمال میرود که در همان دوره این کتاب به فارسی باستان ترجمه شده است. در قرن سوم هجری بعد از انکه اعراب به ایران حمله کردند و در آن زمان ایران نیر یکی از مراکز علم و ادب بود، این کتاب به زبان عربی بازگردانده شد. متاسفانه باید به این نکته اشاره کرد که این بازگردانی های کتاب هزار و یکشب به زبان های مختلف، نتایج بسیار خوبی را به همراه نداشت و باعث از بین رفتن برخی از نکات دستوری می شد. نام ایرانی این کتاب، هزار افسان است و از عمان ابتدا نیز ایرانیان شیفته ی این کتاب فوق العاده شدند.
1. نسخه هندی که پیش از دوره هخامنشی به زبان سانسکریت نوشته شده است.
2. نسخه ایرانی که ترجمه ای از نسخه سانسکریت به فارسی باستان است.
3. نسخه عربی که در دوران هارون الرشید از زبان پهلوی به عربی ترجمه شده است.
هزارو یک شب تنها یک اثر داستانی و فولکوریک محسوب نمی شود و درست در زمانی در میان ملت رواج پیدا کرد که افراد در جهل و نادانی بسیار زیادی به سر میبردند و حقیقتا نجات این افراد از جهل و نادانی کاراسانی نبود و نیاز به یک نیروی قدرتمندی همچون کتاب هزار و یکشب بود. درآغاز کتاب نیز شما به خوبی متوجه خواهید شد که کتاب در دورانی نقل شده است که مردم دید بسیار منفی نسبت به جنسیت زنانه داشته اند و این دید منفی تا حدی ادامه یافته بود که پادشاه مستقیما اقدام به نابودی زنان و بانوان می کنند و آنان را موجوداتی ناچیز می داند.
زمانیکه شهرزاد قصه گو که همان دختر وزیر دربان پادشاه است وارد زندگی شاه میشود، او همچنان قصد نابودی وی را دارد و شهرزاد قصه گو هرشب با یک قصه ی پند آموز و تاثیر گذار برای عمر خود وقت می خرد و یک روز بیشتر زنده می ماند و این ماجرا تا جایی ادامه پیدا میکند که جنون پادشاه در اتمام این هزارو یک قصه درمان میشود.
جوزف کمبل درباره با این موضوع که در کتاب هزارو یک شب به ان اشاره شده است می گوید «هزارویک شب یک جبار را به انسان تبدیل کرد.»
شاید یکی از دلایل منحصر بفرد بودن کتاب هزار و یکشب نیز همین موضوع باشد که تنها در صورتی کتاب ادامه پیدا میکند و شهرزاد قصه گو جان خود را نجات میدهد که داستان ها جذابیت و تاثیرگذاری زیادی داشته باشند و به گونه ای طراحی شوند که بتوانند مشکلات روحی پادشاه را درمان کنند و اعتقاد و عقیده ی او را عوض کند.
داستان اصلی هزارویک شب به قول بیضائی داستان بنیادین بدین گونه است که:
دو شاهزاده برادر، به نامهای شهریار (شهرباز) و شاهزمان، مورد خیانت زنان خود قرار می گیرند شاه زمان تَرک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر می شود و شهریار هم به انتقام خیانت همسرش هر شب دختری را به نکاح درمی آورد و بامداد دستور قتلش را می داد. تا اینکه دیگر دختری در شهر نمی ماند و وزیر شهریار که دو دختر به نامهای شهرزاد و دنیازاد داشت و به شدت نگران این قضیه بود به پیشنهاد شهرزاد وی را به عقد پادشاه درمی آورد. شهرزاد همان شب به شهریار می گوید که خواهری دارد که هر شب با قصه های او به خواب می رود و درخواست می کند که همان شب خواهرش را به قصر بیاورند تا برای بار آخر برایش قصه بگوید. دنیازاد می آید و شهرزاد قصه گویی را آغاز می کند، شهریار هم که مسحور این قصه شده بود مهلت می دهد که فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد می کند و این قصه گویی ها هر شب ادامه پیدا می کند.
از نکات جالب دیگری که در کتاب هزارو یک شب می توان به آن اشاره کرد و از آن لذت برد آن است که هزار و یک قصه ی جدا از هم در قالب یک داستان امده اند. به بیانی بهتر میتوان گفت که هزار و یک داستان قرار است به صورت متوالی و ناپیوسته برای پادشاه به تصویر کشیده شوند تا حال او بهبود یابد و شهرزاد نجات پیدا کند و این موضوع خود به تنهایی باعث ایجاد نوعی کشش و جاذبه برای خوانندگان میگردد؛ چرا که خواننده پس از خواندن هر داستان منتظر است تا بداند سرنوشت شهرزاد قصه گو چه خواهد شد و آیا داستان جدیدی که قرار است نقل کند به تاثیرگذاری داستان شب قبل خواهد بود و یا انکه از آن نیز دلکش تر است؟
آندره ژید می گوید: «من هر وقت به خانه می روم می دانم که کتاب ارزشمندی منتظر من است و آن همان هزار و یک شب است.» بورخس نیز به تأثیر از هزارویک شب کارهای متعددی انجام داده است.
شهرزاد قصه گو همان شخصیت اصلی است که در کتاب هزارو یک شب با آن آشنا می شویم و او همان روایتگر هزار و یک داستانی است که قرار است خوانندگان از خواندن آن لذت ببرند.
شهریار کشور ایران که متوجه می شود ملکه ی او به او خیانت کرده است به کمک وزیر خود به صورت مخفیانه ملکه را از بین می برد و پس از آن نیز دچار جنون و بیماری میشود که تصمیم میگیرد انتقام خود را از تمام زنان و بانوان بگیر. به همین دلیل نیز هر شب یک زن را از بین می برده است و جان او را میگرفته. وزیر پادشاه نیز وظیفه یافتن این زنان و دختران را بر عهده داشته است. پس از مدتی تمام درباریان حتی وزیر نیز دیگر از ظلم و ستم و رفتارهای اشتباه پادشاه به ستوه می آیند و به دنبال راه حلی برای درمان او و رهایی از این شرایط میگردند و در نهایت نیز شهرزاد دختر وزیر برای ازدواج با شهریار پیش قدم میشود و تصمیم میگیرد تا از طریق راه های هوشمندانه ای برای درمان وی اقدام نماید.
هنگامی که شهرزاد قصه گو وارد زندگی شهریار ایران میگردد از همان شب اول بهتین داستان خود را برای او بازگو میکند و همین موضوع نیز باعث میشود تا جذابیت داستان او برای پادشاه خوشایند باشد. شهرزاد برای نجات جان خود مجبور بود تا هرشب یک داستان پند آموز را برای پادشاه نقل کند تا نکته ای در آن وجود داشته باشد که به درمان پادشاه کمک کند و ادامه ی داستان ها را به روزهای بعد موکول می کرد. این قصه گویی تا هزار و یکشب ادامه پیدا میکند هزار و یک داستان پند آموز که جنبه ی روانشناختی عظیمی در پشت آنها نهادینه شده بود برای شهریار توسط شهرزاد به تصویر کشیده میشود.
خوانندگان کتاب هزار و یکشب در طول دورانی که این داستان ها را یک به یک میخوانند به خوبی می توانند جنبه های مختلف این کتاب را درک کنند و نکات پند آموز آن را نیز بیاموزند. کتاب هزارو یک شب یا همان هزار افسان در اروپا به عنوان یکی از شاهکار های ادبیات پارسی شناخته میشود.
شهرزاد قصه گو در کتاب هزارویکشب همان قهرمان اصلی و هسته ی کتاب می باشد که تمام هزار داستان دیگر حول محور او بیان می شوند. شهرزاد میتواند این موضوع را به اثبات برساند که با استفاده از نکات پندآموز و فرهنگ میتوا حتی زهر انتقام را از دل افراد بیرون کند. شاید برای درمان چنین مشکلاتی زمان بسیار زیادی طول بکشد اما شهرزاد با قدرت ایمان و امیدی که به ادامه ی زندگی خود و درمان پادشاه داشت این کاررا انجام میدهد و دست از تلاش بر نمی دارد.
حضور شخصیت شهرزاد قصه گو در طول کتاب هزار و یکشب به خوبی این نکته را به اثبات میرساند که موجودیت زن خطرناک و مرموز نیست و همانطور که در تمام نقاط دنیا، شخصیت های منفی و مثبت پیدا می شود، زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست است که معشوق و همسر اول شهریار در کتاب هزارویکشب به او خیانت میکند اما شهرزاد قصه گو همچون یک پزشک ماهر، برای درمان زخم های شهریار حاضر میشود و او را در مسیر درمان یاری میکند.
مسلما همه ی ما تاکنون قصه ها و روایت های بسیار زیادی را از مادربزرگ و مادران، پدران و... شنیده ایم و از شنیدن آنان نیز لذت برده ایم. شاید بسیاری از این قصه ها را چندین بار شنیده باشیم اما باز هم دوست داشته باشیم تا آنها را بشنویم. بسیاری از این داسستان ها و قصه های محلی و فولکوریک جز داستان ها و روایت هایی هستند که در میان مردم مختلف مناطق گوناگونی از ایران توسط مادران و مادربزرگان نقل شده اند و نمی توان هیچگاه آنها را به فراموشی سپرد؛ چرا که سینه به سینه نقل شده اند و به همین خاطر نیز ماندگار شده اند.
هزارو یک شب جز آن دسته از کتاب هایی است که تعداد زیادی از داستان های مربوط به ادبیات شفاهی مناطق مختلف ایران است و شاید شما نیز برخی از آنها را شنیده باشید. به رشته ی تحریر درآمدن چنین داستانهایی باعث عدم فراموشی این حکایات و روایات میشود و نابودی آنها را غیر ممکن میکند.
توجه داشته باشید که حفظ ادبیات داستانی و شفاهی یک ملت و سرزمین جز هویت یک ملت محسوب میشود و باید اقدامات گسترده ای در جهت حفظ این آثار و جلوگیری از نابودی آنها انجام داد.
محمد جعفری قنواتی، پژوهشگر ادبیات فولکلور و ادبیات شفاهی در رابطه با این موضوع اشاره کرده است که: «هزار و یک شب» جزو ادبیات شفاهی ما محسوب می شود. شباهت ادبیات فولکلور را با «هزار و یک شب» از دو زاویه می توان ارزیابی کرد. یکی از آنها به لحاظ موضوع قصه هاست. داستان هایی شبیه به هزار و یک شب در روایت های شفاهی ما وجود دارد که 12 داستان از این دست را در کتاب «روایت های شفاهی هزار و یک شب» آورده ام. این کتاب حدود 10 سال پیش منتشر شد.
مثلاً داستان هایی مانند «سلیم جواهری» از لحاظ ساختار بسیار شبیه به هزار و یک شب است. در این داستان هم کسی قصه می گوید تا مرگی را به تأخیر بیندازد. در مجموع داستان هایی شبیه به هزار و یک شب در ادبیات فولکلور ما وجود دارد که در ادبیات رسمی ما مانند سندبادنامه و بختیارنامه هم دیده می شود.
طسوجی یکی از نویسندگان و مترجمان اهل ادب و فاضلی بوده است که عهد فتحعلی شاه و محمد شاه و اوایل عهد ناصری زندگی کرده است و از مهمترین اقدامات او در آن دوره آن بود که کتاب لغت برهان قاطع را که دارای انحطاط فراوان می باشد در زمان سلطنت محمد شاه اصلاح کرده است.
او در طسوج آذربایجان متولد شده بود و در تبریز زندگی میکرد و خانواده ای روحانی و معتقد داشت. به همین دلیل نیز از همان ابتدا علوم دینی را به طور کامل فراگرفت و سپس به دستور محمد شاه تعلیم و تربیت شاهزاده ناصرالدین میرزا ولیعهد را بر عهده گرفت و همین موضوع باعث شد تا پس از مدتی که به حج برود در میان مردم به لقب حاج ملاباشی معروف شود.
برای نخستین باری که ترجمه کتاب هزارو یک شب در سال ۱۲۶۱ ه. ق در تبریز در چاپخانه سنگی چاپ شد، به خط میرزا علی خوشنویس در کتاب المآثر و الآثار، راجع به میرزا عبداللطیف و ترجمه احوال آن چنین نوشته شده: میرزا عبداللطیف طسوجی ادیبی اریب بود و به حکم بندگان اعلیحضرت شهریاری دام سلطانه کتاب الف لیله و لیله را از عربی به فارسی نقل نمود و اثری لایق گذاشت...
بسیاری از منتقدان و متخصصان ادبی همانند محمد اقلیدی معتقدند که درخشان ترین و بهترین ترجمه ی کتاب هزار و یکشب منسوب به تسوجی است. تسوجی توانسته است بدون آنکه در روایات و داستان ها تصرف بیش از حدی انجام دهد، کتاب عربی هزار و یکشب را به فارسی برگرداند تا افراد بتوانند به راحتی آن را مطالعه کنند و از آن لذت ببرند؛ اما این موضوع به ان معنا نیست که ترجمه ی تسوجی کاملا بدون مشکل و بی عیب است. یکی از انتقاداتی که به ترجمهی او وارد شده است آن است که به دلیل اینکه در دوران تسوجی زبان فارسی هنوز وارد عرصه ی مدرنی که اکنون وجود دارد نشده بود، ترجمه ی او کمی سخت است و فهمیدن معنای واضح کلمات نیاز به اطلاعات ادبی گسترده و حتی آشنایی با برخی از اصطلاحات و کلمات عربی دارد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید برای اولین بار در اروپا چه کسی کتاب هزارو یک شب را معرفی کرد. آنتوان گالان اولین کسی بود که داستان های هزار و یک شب را به اروپاییان معرفی کرد. او در سال ۱۷۰۴ میلادی مجموعه ای از داستان های هزار و یک شب را به زبان فرانسوی ترجمه کرد. تأثیر کتاب تا حدی بود که یکی از نویسندگان فرانسوی به نام دی لاکروا کتابی تحت عنوان هزار و یک روز به نگارش درآورد. او در کتاب خود به نقل داستان هایی افسانه ای پرداخت که بی شباهت به افسانه های شهرزاد هزار و یک شب نبود.
1. روایت داستان شهرزاد و ملك شاه زمان در هند و چين اتفاق مي افتد.
2. هزار و يك شب تركيب از داستان هاي با اصليت هندي، فارسي و عربي است.
3. ترجمه كتاب مربوط به دوران قاجار (سنه 1261 هجري قمري) مي شود و سبك نگارش همان زمان را دارد.
4. در این کتاب تا حد زیادی از مباحث مربوط به نژا پرستی استفاده شده است. برای مثال:
عجم ها: حكيم، شجاع و پر شكوه هستند.
عرب ها: با غيرت و كله شق هستند، هندي ها جادوگر هستند.
رمي ها و نصراني ها: حيله گر هستند.
يهود ي ها و مجوس ها (بخصوص مجوس ها): مكار، حيله گر، بدجنس و در يك كلام آدم بد داستان هستند!
ايراني ها: در برخی از موارد بهترین و گاهی نیز بدترين شخصيت هاي كتاب را تشكيل مي دهند!
5. هر شب معمولاً قصه های شهرزاد قصه گو با با اين جمله زیبا به پايان مي رسد كه «چون قصه بدانجا رسيد بامداد شد و شهرزاد لب از داستان فرو بست.» و فردا شب با اين جمله آغاز مي شود كه (گفت: اي ملك جوانبخت...)
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D9%88_%DB%8C%DA%A9_%D8%B4%D8%A8
کتاب هزارو یک شب که جزیی از هویت داستانی و کهن کشور ایران به حساب می آید هنوز هم به ترجمه ی عبداللطیف طسوجی تبریزی در دسترس افراد است و میتوان نسخه ی دو جلدی آن را تهیه کرد. ناشر کتاب هزارو یک شب دو جلدی نشر فردوس است و نسخه ی الکترونیک این کتاب نیز در سایت و اپلیکیشن کتابچین در دسترس عموم مردم گذاشته شده است. افراد میتوانند به راحتی در هر زمان و مکانی که حضور دارند وارد سایت یا اپلیکیشن کتابچین شوند و به نسخه ی الکترونیک کتاب هزارویک شب دست پیدا کنند.
به قلم مرتضی ملک جاری
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
pdf نبود میخریدم
پشتیبان سایت
با ناشر کتاب بابت فایل کتاب ارتباط برقرار شد، متاسفانه فایل ورد کتاب را در اختیار ندارند1398-07-19
این کتاب عالیه
1398-09-17