دانلود کتاب زیر پوست من
نویسنده: دوریس لسینگ
ناشر : هنر پارینه
نویسنده: دوریس لسینگ
ناشر : هنر پارینه
نام کتاب : زیر پوست من
نویسنده : دوریس لسینگ
ناشر : هنر پارینه
مترجم : سمانه جعفری
تعداد صفحات : 480 صفحه
شابک : 978-600-5981-64-3
تاریخ انتشار : 1395
رده بندی دیویی : 823/914
دسته بندی : زندگینامه و خاطرات
نوع کتاب : Epub
قیمت پشت جلد : 66000 تومان
قیمت نسخه الکترونیک : 18900 تومان
"زیر پوست من"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Under my skin) اثری از دوریس لسینگ (Doris Lessing) می باشد با ترجمه ای از سمانه جعفری، توسط انتشارات هنر پارینه منتشر شده است.
دوریس از نویسندگان بزرگ و تاثیر گذار انگلیسی است که مخاطبین زیادی به خصوص در بین زنان دارد. دوریس که از نویسندگان جریان ساز و نمادی از تغییر و انعطاف در زندگی می باشد در این اثر که در زمره موفق ترین آثار او قرار دارد مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است. این کتاب که خود زندگی نامه نویسنده می باشد برای اولین بار در سال 1994 منتشر شده است. این کتاب از دوران کودکی و نوجوانی او در ایران و زامبیا نقل می شود.
در بخشی از این کتاب می خوانیم :
" لیلفوردیا زادگاه خانواده لیلفورد بود که بعدا بعد از وقوع جنگ معروف به " باش" ( جنگی بر مبنای آزادی خواهی) به خاطر باس لیلفورد و پیروانش نام نهاده شده بود. این شهر از خانههایی کاهگلی انبوه و محکم ساخته شده بود و بوتهها و درختچههای توت فرنگی زیادی داشت که همه جا پراکنده بود و به همه اخطار داده بودند نزدیک آنها نشوند چرا که مارهای سمی وخطرناکی در آنجا زندگی میکنند. اما از لحن صدای بزرگسالان خانواده لیلفورد کاملا مشخص بود که آنها بسیار بی آزارند و وقتی ما با سرو صدای زیادی بازی میکردیم تنها هرازگاهی با چراغ و شمع به ما سر میزدند تا مراقب اوضاع باشند. پدرم یک اسب برداشت و ما را برای پیدا کردن یک مزرعه تنها گذاشت.فکرکنم زمانی بود که دولتمردان سفید زمینها را به اعضا ارتش سابق به قیمت خیلی کم می فروختند.و به آنها وام طولانی مدت اختصاص میدادند.بنابراین پدرم هم باید مزرعه اش را بایک وام طولانی مدت شروع می کرد . آنها فقط هزار دلار داشتند و پدرم به خاطر قطع پایش یک حقوق مستمری ناچیزی دریافت میکرد.گاهی مجبور میشد برای تعمیر پای چوبیاش از جیب خودش خرج کند.خب آن پاهای چوبی مانند پاهای مصنوعی امروزی نمی توانستند معجزه کنند،برقصند،کوهنوردی کنند، بپرند و مثل پای واقعی کار کنند. او محدوده "لوما گواندی" را انتخاب کرد چون بهترین قسمت کاشت و پرورش ذرت بود که در شمال شرق جنوب رودسیاقرار داشت. درست شبیه یک بیابان وسیع کم تردد که دور تا دور آن را سیمخاردار گرفته بود . انتهای آن به پرتگاه زامبسی میرسید. بَنکِت نام منطقهای بود که بخش اعظم لوما گواندی را تشکیل میداد وبه خاطر صخره های وسیع و تپه های الماسی شکلش به آن "بَنکِت" میگفتند.در آنجا معدن های طلای زیادی پیدا می شد. پدرو مادرم با خودشان میگفتند که راهنمای گالری امپراتوری آنها را بهجهتی درست آورده بود،جایی که زندگیشان میتوانست متحول شود.شاید بعد از جنگ کاشت ذرت رونق چندانی نداشت اما به هر حال پدرم خیلی دوست داشت.آنجا مکان وسیعی برای سکونت داشت اما تنها حق سفیدهای متمدن بود وموظف بودند تمدن را به وحشیها برگردانند."
این کتاب فهرست ندارد.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد