دانلود کتاب شبح اپرا
نویسنده: گاستون لورو
ناشر : سبکتو
نویسنده: گاستون لورو
ناشر : سبکتو
"شبح اپرا"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (The Phantom of the Opera) اثری از گاستون لورو (Gaston Leroux) می باشد که با ترجمه ای از گروه سبکتو توسط انتشارات سبکتو منتشر شده است.
شبح اپرا مشهورترین رمان گاستون لورو است که کارگردانهای بزرگی فیلم آن را ساختهاند و چندین نمایش موزیکال از آن اجرا شده است. این رمان در ابتدا به صورت داستانهای دنبالهدار در روزنامه منتشر میشد ولی در نهایت و به صورت کاملتر تبدیل به کتاب شد. شبح اپرا، داستان مردی با استعداد است که برای اینکه شرایط پیشرفت معشوقهاش که آوازهخوانی در اپراست را فراهم کند، ترس و وحشت در اپرای گارنیه ایجاد میکند. این رمان جذاب تا کنون به چندین زبان مختلف ترجمه شده و یکی از مشهورترین رمانهای جهان است. همچنین یکی از جذابت این رمان برای ایرانیان وجود یک شخصیت ایرانی به نام پرشین در داستان است.
گاستون لورو، نویسنده و خبرنگار جنایی فرانسوی است. بعد از اینکه ورشکسته شد، شغل خبرنگاری قضایی را انتخاب کرد و همزمان منتقد تئاتر در روزنامه لکوی پاریس شد. او در جریان انقلاب اول روسیه به عنوان خبرنگار حضور داشت و تمام آن را با جزییات گزارش داد. اما یکی از تاثیرگذارترین شغلهایش، تحقیق گستردهای بود که در مورد اپرای پاریس و سردابههای اپرا داشت که زمانی محل حبس زندانیان جنگهای فرانسه بود. او رمانهای زیادی نوشته که مشهورترین آنها شبح اپراست.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
" رائول مردی جذاب و باهوش بود که در سن بیست و یک سالگی، توجه همه را به خود جلب میکرد. در بهار سال ۱۸۹۰ او به پاریس رفته بود و مدتی با برادرش فیلیپ زندگی میکرد. فیلیپ چهل و یک ساله و مردی ثروتمند و مهم در پاریس بود. او دوست مدیر خانه اپرا بود و خوانندگان مشهور زیادی را میشناخت. یکی از روزها او به رائول پیشنهاد کرد برای دیدن خواننده محبوبش، کارلوتا، به خانه اپرا بروند. رائول از پیشنهاد فیلیپ خوشحال شد و گفت: «همه درباره کارلوتا میگن. واقعا دوست دارم صداشو بشنوم.»
«امشب هم میتونی صداشو بشنوی و هم میتونی از نزدیک ببینیش. من معمولا میرم رختکن و باهاشون صحبت میکنم.»
دو برادر به خانه اپرا رفتند، اما خبری از کارلوتا نبود. مشخص شد که به دلیل بیماری کارلوتا، خواننده دیگری اجرای آن شب را بر عهده گرفته بود. زنی جوان با موهای زیبا و چشمان آبی که بسیار زیبا میخواند. مردم بسیار هیجانزده شده بودند و با تشویق، او را تحسین میکردند. فیلیپ پرسید: «اون کیه؟ واقعا زیبا میخونه!»
«من میشناسمش و تو هم اونو قبلا دیدی. یادته وقتی برتانی بودیم، یه دختری با پدرش رو نیمکت بودن و اون برامون یه آهنگ خوند؟ من شال آبی اونو از دریا پیدا کردم و براش بردم. یادته کاملا خیس شده بودم؟»"
میکر وکتاب چیست؟
درباره کتاب
درباره نویسنده
فصل اول
فرشته موسیقی
مهمانی خانه اپرا
رائول به اپرا می رود
لژ شماره ۵
فصل دوم
آیینه رختکن
جشن بالماسکه
داستان پرشین
کریستینا ناپدید می شود
فصل سوم
زی ر خانه اپرا
دریاچه و درخت
شبح اپرا
پیشنهاد میکروکتاب بعدی
رمان شبح اپرا(Phantom of the Opera ) نوشته ادیب و حقوقدان فرانسوی گاستون لورو (1868-1927) از جمله آثار تاریخ ادبیات جهان است. لورو در ابتدا به عنوان خبرنگار جنایی فعالیت می کرد، که این داستان را بر اساس اسنادی درباره اتفاقاتی که اپرای پاریس (تئاتر گارنیه) افتاده بود نوشت. این داستان بر مبنای مدارک و شواهدی نوشته شده که اتفاقات عجیبی در ساختمان اپرای پاریس و مرگ مرموز تعدادی از تماشاچیان و کارمندان اپرا افتاده است (مانند سقوط لوستر هفت تُنی سالن اپرا و مرگ یک نفر)، هرچند نمی توان نقش تخیلات نویسنده در ساخت و پرداخت آن نادیده گرفت. می توان گفت لورو نقش مهمی در ادبیات جنایی فرانسه داشت.
درون مایه ی رمان شبح اپرا بسیار ارزشمند است که باید در مورد هر کدام فکر کرد شخصیت شبح اپرا با نام اصلی اریک قرار دارد. او انسانی هنرمند (موسیقی دان و معمار) است که توسط جامعه طرد شده است. چنین جامعه ای به خاطر زخمی بودن صورت اریک، باعث شد استعدادها و هنرهای او را نادیده بگیرد و از او شبحی ترسناک و انسان گریز سازد. این جامعه او را در هیچ مکانی به شکلی که هست نمی پذیرد و حتی در انتهای داستان او را به آتش می کشد. نگاه منفی لورو نسبت به جامعه مبتنی بر واقعیت دردناکی است که در توده مردم نهفته است. تصمیم های احساسی و هیجانی مردم که اغلب منجر به مشاهدات سطحی، تخیلات و پیش فرض های غیرواقعی آنها است، که انسان ها را نابود کرده است.
یکی از جنبه های داستان شبح اپرا، این است که نویسنده به نمادها و سمبل ها توجه کرده است. به عنوان نمونه: کریستین که خواننده ای سوئدی، که بخاطر شرایط زندگی به فرانسه سفر می کند او از جهانی آرام و بی دغدغه به این جمع شلوغ وارد می شود و به بهانه هنرآموزی درگیر داستان های عاشقانه، رمزآلود می شود. لورو از این درون مایه برای نشان دادن دشواری تصمیم بین عشق و هنر استفاده می کند. در واقع کریستین باید بین عشق کودکی اش و الگوی حرفه اش تصمیم بگیرد. شبح به نوعی به عنوان مالک سالن اپرا ترسیم شده، او بر تمام افراد و اتفاقات سالن تسلط دارد، ورود مدیران جدید به نوعی آغاز هرج و مرج در منطقه تسلط او و سقوط فرمانروایی اش است. عشق اصلی شبح (کریستین) از او گرفته شده و به رائول داده می شود..
اشاره به مولفه های مهمی در داستان:
«اپرا» و استعدادهای موسیقی به عنوان تم اصلی این داستان.
«میمون سنج زن با لباس خواب پارسی» یادگار شبح از سفرش به مازندران است
«بالکن شماره 5 »جایگاه مختصص شبح.
«سقوط لوستر بر روی سر تماشاچیان اپرا» و یک زن در اثر این حادثه جان خود را از دست داده بود.
«زخمی بودن چهره شبح » مشکل مادرزاد در چهره شبح است
«ماسک شبح »پوشاننده بخش زخمی صورت شبح
نقش پررنگ تونل های پیچ در پیچ و ترسناک سالن اپرا در داستان الهام گرفته از تونل های طولانی و ترسناکی است که زیر شهر پاریس وجود دارند. اواخر قرن نوزدهم یعنی دقیقا زمانی که گاستون لورو در حال نوشتن این داستان بود، این تونل ها برای اولین بار برای بازدید عموم افتتاح شدند که این امر مهم یکی از مولفه های تاثیرگذار در نگارش داستان شبح اپرا بوده است....
به قلم : نفیسه علیزاده
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
عالیه. حتما بخونید
1398-08-14
خیلی عالی بود
1398-09-10