دانلود کتاب برفهای کلیمانجارو
نویسندگان: آلبر کامو, ارنست همینگوی
ناشر : روزگار
نویسندگان: آلبر کامو, ارنست همینگوی
ناشر : روزگار
نام کتاب : برفهای کلیمانجارو
نویسندگان : آلبر کامو, ارنست همینگوی
ناشر : روزگار
مترجم : محمدرضا خوب صفت
تعداد صفحات : 200 صفحه
شابک : 978-964-5758-23-1
تاریخ انتشار : 1380
رده بندی دیویی : 808/831
دسته بندی : ادبیات جهان, داستان های کوتاه
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 36000 تومان
"برف های کلیمانجارو" / داستان هایی از ارنست همینگوی ، آلبرکامو و دیگران
این کتاب مجموعه ای از 7 داستان كوتاه كلاسيك از زيباترين قصههاي ادبيات انگليس، نوشته سی اس فورستر ، آلبرکامو ، پل گالیکو ، تامس ولف ، فرانسیس تاورز و ارنست همینگوی می باشد که با ترجمه ای از محمدرضا خوب صفت توسط انتشارات روزگار منتشر شده است .
در این کتاب با 7 قهرمان داستان روبه رو بوده و یک به یک سرگذشت این قهرمانان را مرور می کنیم ...
در بخشی از داستان برفهای کلیمانجارو نوشته ارنست ميلر همينگوي می خوانیم:
"روز كريسمس در «اسكررانز» انبوه برف روي زمين به قدري سفيد و روشن بود كه چشمها را هنگامي كه به آن نگاه ميكردي، ميزد و ميتوانستي مردي را كه از كليسا بازگشتند تماشا كني. آنجا همان محلي بود كه بارها در آن به اسكي رفته بود. تپههاي شيبدار درختن كاج، كه محل مناسبي براي اسكي و پرش بود. درحاليكه بعد از پرش، بيصدا مثل يك پرنده بعد از پروازي دلپذير، روي برفهاي نرم و خشك و سفيد، مانند دانههاي شن فرود ميآمد، لذت ميبرد.
در «مادلنرهاوز» كه به علت برف سنگين و بسته شدن جاده و ادامه برف و بوران ارتباط با ساير نقاط قطع شده بود، آنها در كلبهاي كه پر از دود فانوس بود، ورقبازي كرده بودند. «هرلفت» بيشتر از سايرين ميباخت. سرانجام هر چيزي را كه داشت، باخته بود. اول درآمد آموزش اسكي آن فصل را باخت و در آخر همهي سرمايهاش را از دست داد!..."
گروگان/ سی اس فورستر
ميهمان/ آلبر کامو
عروسك جادويي/ پل گالیکو
ببر خفته/ تامس ولف
بيد مجنون كوچك/ فرانسیس تاورز
برفهاي كیلمانجارو/ ارنست همینگوی
زندگي كوتاه و خوش فرانسيس مكامبر/ ارنست همینگوی
رمان برف های کلیمانجارو روایت هفت داستان متفاوتی است که هر کدام با اندیشه و دیدگاه مختلف نوشته شده اند. همه ی شخصیت های داستان ها سعی می کنند تا مسیر خوشبختی را پیدا کنند، برخی موانع باعث می شود تا هیچ وقت نا امید نشوند و با ایمان قلبی و امیدواری مسیر زندگی را ادامه دهند. نویسندگان تلاش کرده اند تا انسانیت و شرافت را در قصه هایشان بگنجانند.
ادوارد مورگان فورستر نویسنده ی داستان اول می باشد. عقاید روشن فکرانه و آزادی خواه او باعث شده است تا خواننده تحت تاثیر رفتارهای قهرمانان قصه قرار بگیرند. این قصه از انسانیت حرف می زند، از سربازانی که بدون رضایت قلبی اسلحه به دست می گیرند و وارد میدان جنگ می شوند. ژنرال فردریک فن دکستر قهرمان این داستان می باشد. همسر وی در تمام دورانی که او به کشور خدمت می کرده کنارش بوده و همیشه او را تحسین کرده است. هر انسانی در زندگی خود به جایی می رسد که مجبور می شود با تمام قلبش برای پایداری شرافت و انسانیت تصمیم بگیرد. ژنرال فردریک فن نیز در این داستان برای نجات جان هزاران سرباز با قلب خود تصمیم می گیرد و مجبور می شود از دستورات سرپیچی کند.
آلبرت کامو نویسنده ی داستان دوم می باشد. آلبرت از همان دوران کودکی زندگی سختی را تجربه کرده بود. فقر را با تمام وجود درک کرده و با درد و رنج های آن آشنا بوده. دارو مدیر مدرسه ای است که مامور می شود تا یک قاتل را تحویل قانون بدهد، اما او متوجه می شود که مرد عرب از کرده ی خود پشیمان است. دارو مجبور می شود به صدای قلبش گوش فرا دهد و راه دیگری را انتخاب کند.
داستان سوم بسیار عاشقانه نوشته شده است. روایت دکتری که به طور اتفاقی عاشق بیمارش می شود و تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا نیمه ی گمشده ی خود را معالجه کند. یک عروسک باعث می شود تا سرنوشت فردی که برای همیشه از زندگی دل کنده بود عوض بشود. عشق همیشه معجزه می کند، در این داستان نیز شاهد قدرت و معجزه ی عشق خواهیم بود.
داستان چهارم در مورد دیک پوزر، پسری سیاه پوست است که به عنوان برده وارد خانواده ی آقای شپرتون می شود. راوی داستان از روزگارانی که با دیک سپری کرده بود را تعریف می کند. در این داستان برخی اتفاقات باعث می شود تا دیک، پسری خوش قلب و مهربان خطایی انجام دهد که برای همیشه برای مردم شهر یادآور بدترین خاطرات باشد. با تمام اتفاقات تلخ افرادی بودند که تا ابد خاطرات خوش خود با دیک پوزر را زنده نگه داشتند. دیک برای آنها دوست و برادر بود، موجب خنده های از ته قلب و شیرین دوران کودکی شان بود. در واقع سرگذشت دیک همانند رازی بود که هیچگاه فاش نشد.
داستان پنجم این رمان در مورد عشق بین سیمون بایرون و لیزبی می باشد. داستان غم انگیزی که هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد. روایت عشق های پاکی است که جنگ برای همیشه به آنها خاتمه می دهد. لیزبی معتقد بود که فرشته ها را هرگز نمی توان از روی چهره شناخت. سیمون برای لیزبی همانند فرشته ای بود که عشق واقعی را با او تجربه کرد.
ارنست همینگوی نویسنده ششمین داستان از این رمان می باشد. او در سال 1899 به دنیا آمد و از سال 1917 نویسندگی را شروع کرد. ارنست کسی بود که در جنگ جهانی اول داوطلبانه به عنوان راننده ی آمبولانس، حضور پیدا کرد. به دلیل اینکه ارنست یک خبرنگار بود سبک نوشتاری او با دیگر نویسنده ها فرق داشت. برف های کلیمانجارو روایت زندگی نویسنده ای به نام هری است که به همراه همسرش به کوه های کلیمانجارو سفر می کند و زخمی شدن پایش باعث می شود تا مرگ را جلوی چشمانش ببیند. برای اینکه بتواند درد را تحمل کند گذشته اش را مرور می کند.
داستان هفتم در مورد فرانسیس مکابر حرف می زند. مردی که در طول زندگی خود با ترس زندگی کرده بود. برای اینکه بتواند با ترس های خود مقابله کند به شکار می رود. سفر کوتاهی که با همسرش تجربه می کند باعث می شود معنی آزادی و رها شدن را حس کند. اما پافشاری او برای شکار باعث اتفاقاتی می شود که قابل جبران نیست.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد