دانلود کتاب صوتی بوف کور
نویسنده: صادق هدایت
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
نویسنده: صادق هدایت
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
نام کتاب صوتی : بوف کور
نویسنده : صادق هدایت
ناشر صوتی: آوانامه دانش گستر
گوینده : علی دنیوی ساروی
زمان کل : 04 ساعت و 18 دقیقه
دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده, داستان و رمان صوتی
نوع کتاب : صوتی
قیمت نسخه الکترونیک : 80000 تومان
"بوف کور"
کتاب حاضر اثری از صادق هدایت می باشد که با صدای علی دنیوی ساروی توسط انتشارات آوانامه منتشر شده است.
کتاب بوف کور اولین مرتبه در سال 1315 در شهر بمبئی یکی از شهرهای هندوستان به چاپ رسید. پس از سرنگونی رضا شاه در سال 1320 بوف کور به صورت پاورقی در روزنامه ایران چاپ شد، یک سال بعد در سال 1321 هدایت کتاب را در انتشارات خودش چاپ کرد که در واقع سومین چاپ از بوف کور حساب میشود. بوف کور داستان مردی است که در شهر ری زندگی می کند و به شرح یکی از دردهای خوره وار خود می پردازد. او به حرفه نقاشی رو قلمدان می پردازد و همیشه نقش دختری سیاه پوش که رز آبی در دست دارد و آن را به یک پیرمرد شبیه کولیان هند که بر زیر درخت سروی نشسته است هدیه می دهد را به تصویر می کشد. در همه داستان او از دردها و ناراحتی هایش سخن می گوید. اینکه حاضر به زندگی فلاکت بار خود نیست و تصمیم به خودکشی دارد. شروع قصه به این صورت است که مرد از سوراخ پستوی خانه اش منظره ای که همیشه نقاشی می کرده است را می بیند و عاشق آن دختر می شود. اما در طول داستان متوجه می شویم که ...
به بخشی از کتاب می توانید در نسخه نمونه صوتی گوش فرادهید.
# | عنوان | زمان |
1 | قسمت اول | 00:27:23 |
2 | قسمت دوم | 00:24:45 |
3 | قسمت سوم | 00:29:02 |
4 | قسمت چهارم | 00:14:31 |
5 | قسمت پنجم | 00:29:58 |
6 | قسمت ششم | 00:29:25 |
7 | قسمت هفتم | 00:22:42 |
8 | قسمت هشتم | 00:21:51 |
9 | قسمت نهم | 00:18:09 |
10 | قسمت دهم | 00:22:49 |
11 | قسمت یازدهم | 00:17:37 |
به راستی می توان عجیب ترین و تاثیرگذارترین اثر ادبی فارسی را کتاب بوف کور بدانیم. هم خود کتاب و هم نویسنده آن سرگذشتی عجیب دارند که این سرگذشت عجیب به راستی تنها در نوشته ای مانند همین بوف کور می توانست خود را نشان دهد.
فارغ از این که این کتاب در سال 1309 (1315) برای اولین بار چاپ شده است و نام کسانی چون جمالزاده بر پای تایید آن وجود دارد، مسئله و سختی نقد بوف کور این است که مسائل تاثیر گذار در نگارش این کتاب بسیار زیاد است. این مسائل به قدری گسترده است که اگر بخواهیم چندین و چند صفحه از آن ها صحبت کنیم، فرصت به خود کتاب و مفهوم درونی آن نمی رسد. این کتاب به واقع در اوج بحران های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و همچنین در اوج بحران های روحی و روانی و جسمانی صادق هدایت نوشته شده است؛ بنابراین عملا با کتابی رو به رو هستیم که می تواند معجونی قوی از اتفاقات فردی و اجتماعی سال های 1300 تا 1315 باشد. البته اگر بخواهیم واقع نگرانه تر به موضوع نگاه کنیم بوف کور واقعی سال های 1320 و اتفاقات بعد آن را نیز درک کرده است؛ بنابراین مسائلی مانند جنگ جهانی و سقوط رضاشاه و تعویض حکومت و ... نیز در چاپ های بعدی کتاب لحاظ شده است. از طرف دیگر سبک نوشتاری کتاب که به نوعی جزو اولین کتاب های سبک نوین سورئال در ایران محسوب می شود به سختی تحلیل و نقد کتاب اضافه کرده است. از این رو به نظر می رسد که بهتر باشد به جای بررسی جز به کل کتاب به شیوه سنتی نقد، بوف کور را از کل به جز بررسی کنیم. از این رو در ابتدا با محتوا و سبک نوشتاری کتاب آشنا خواهیم شد و رفته رفته در ادامه کار صادق هدایت و اتفاقات و حواشی کتاب در خلال بحث مورد بررسی قرار می دهیم.
به نظر بنده جالب ترین شرح حال یک زندگی را صادق هدایت از شرح حال زندگی خود نوشته است. این شرح حال قبل از ورود به بحث اصلی می تواند آشنایی نسبی و کلی برای خواننده ایجاد کند.
" من همانقدر از شرح حال خودم رَم می کنم که در مقابل تبلیغات امریکایی مآبانه. آیا دانستن تاریخ تولّدم به درد کسی می خورد؟ اگر برای استخراج زایچه ام است، این مطلب فقط باید طرف توجّه خودم باشد. گرچه از شما چه پنهان، بارها با منجّمین مشورت کرده ام، اما پیش بینی آن ها هیچ وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقهٔ خوانندگان است؛ باید اول مراجعه به آراء عمومی آن ها کرد چون اگر خودم پیش دستی بکنم مثل این است که برای جزئیات احمقانهٔ زندگیم قدر و قیمتی قائل شده باشم. بعلاوه، خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی می کند از دریچهٔ چشم دیگران خودش را قضاوت کند و از این جهت مراجعه به عقیدهٔ خود آن ها مناسب تر خواهد بود مثلاً اندازهٔ اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر می داند و پینه دوز سر گذر هم بهتر می داند که کفش من از کدام طرف ساییده می شود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می گذارند و برای جلب مشتری به صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می کنند.
از این گذشته، شرح حال من هیچ نکتهٔ برجسته ای در برندارد نه پیش آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشته ام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده ام بلکه برعکس همیشه با عدم موفقیت روبه رو شده ام. در اداراتی که کار کرده ام همیشه عضو مبهم و گمنامی بوده ام و رؤسایم از من دل خونی داشته اند به طوری که هر وقت استعفا داده ام با شادی هذیان آوری پذیرفته شده است. روی هم رفته موجود وازده بی مصرف قضاوت محیط دربارهٔ من می باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد. "
همانطور که در ابتدای این نقد بیان کردیم، بوف کور جزو اولین کتاب های ایرانی محسوب می شود که سبک نوشتاری آن فراواقعی یا سورئال است. این نوع سبک نوشتاری در واقع به نویسنده اجازه می دهد که قوانین دنیای کنونی و واقعی را بر هم بریزد و دست به ساخت دنیایی با قوانین خاص خود بزند. از ویژگی های برجسته این سبک می توان به این نکته اشاره کرد که در آن تغییرات اصلی و بنیادی معمولا روی مفهوم زمان رخ می دهد؛ یعنی زمان در سبک سورئال روی خط مستقیم رو به جلو حرکت نمی کند و در بسیاری از کتاب های این سبک، زمان به شکل دور (loop ) طراحی می شود؛ یعنی زمان در انتهای خود به ابتدا بر می گردد. این ویژگی را به راحتی می توان در نوشته بوف کور مشاهده کرد. ویژگی مهم دیگر کتاب بوف کور و به طور سبک سورئال در این است که شخصیت ها توانایی تغییر هویت خود را دارند و می توانند به راحتی از شخصیتی به شخصیت دیگر تغییر هویت بدهند و همچنین از وابستگی های زمانی و مکانی آزاد هستند. بر اساس همین مفاهیم است که بسیاری خواندن سبک سورئال را سخت می دانند؛ اما اگر بتوانید با این سبک کنار بیایید و به نوعی مفاهیم کلی آن را درک کنید و روش خواندن آن را یاد بگیرید به معنی واقعی کلمه معتاد سورئال می شوید و نمی توانید خود را از آن جدا کنید.
اما فارغ از سبک نوشتاری نوین بوف کور که بیشتر ناشی از تحصیل و زندگی صادق هدایت در فرانسه و اروپا بوده، این کتاب در سال های 1300 تا 1315 به چاپ رسیده است. مسلما زبان این سال ها بسیار زبان دور و سختی نسبت به فارسی که امروز است. در کلام بهتر خواندن جمله ای عادی از سال 1300 برای خواننده امروزی می تواند سخت و شاید ثقیل باشد. این موضوع به سخت بودن نوشته بوف کور اضافه شده است. باعث می شود که خواندن این کتاب کمی سخت تر از حالت عادی شود. گرچه در چاپ های جدید سعی شده است که کمی روانی به متن اضافه شود اما ذات کتاب های دوران پسا مشروطه به شکل فارسی سخت است.
از طرفی دیگر صادق هدایت به شدت نژاد ایرانی را می پرستیده و از زبان عربی وارد شده به فارسی بیزار بوده است از این رو عملا او زبانی چندین سال قبل از سال نشر کتاب را مورد استفاده قرار داده است. به خصوص این که وی در هندوستان زبان پهلوی را نیز آموزش دیده بود و اولین مترجم رسمی زبان پهلوی در ایران بوده است، مشخصا سختی زبان پهلوی نیز در نگارش این کتاب تاثیر داشته است. از این رو در مجموع می توان گفت از نظر سبک نوشتاری با کتابی سنگین و شاید سخت رو به رو هستیم که می تواند کمی خواننده را خسته کند و برای خواندن آن نیاز به تمرکز نسبتا خوبی است. این موضوع باعث می شود که نتوان با کتاب بوف کور مانند یک کتاب عادی برخورد کرد و آن را در جاهای عمومی مانند مترو و اتوبوس مطالعه کرد.
اما از نظر محتوایی کتاب بوف کور حرف های زیادی برای گفتن دارد. کتاب به صورت دو بخش به ظاهر جدا از هم نوشته شده است؛ اما لحن و زبان و شخصیت راوی در این دو بخش کاملا یکسان است و گویی این دو بخش، دو جنبه از زندگی یک فرد را با هم بیان می کند. این پیوستگی در عین از هم گسستگی داستان چیزی است که پیشتر در مجموعه داستان دیوار نوشته سارتر دیده ایم.
نکته جالب داستان این است که بوف کور به شکل تک گویی راوی نوشته شده است؛ یعنی تقریبا اجازه هیچ دیالوگ و گفته ای به سایر شخصیت های کتاب داده نمی شود. از طرفی دیگر تعداد کم شخصیت ها در هر بخش داستان که محدود به 3 یا نهایتا 4 نفر می شود عملا این اجازه را به داستان نمی دهد که بخواهد اتفاقات را به شکل دیالکتیک یا گفت و گو جلو ببرد. به نظر می آید که محمود دولت آبادی نیز در کتاب سلوک از این سبک استفاده برده است. گرچه کتاب سلوک کمتر رنگ و بوی سورئال به خود گرفته است اما رگه هایی از داستان بوف کور به خوبی در آن دیده می شود.
نکته مهم در مورد اولین لایه داستان بوف کور این است که هر دو بخش داستان درگیری ذهنی راوی با یک شخصیت زن است؛ یعنی چه در بخش اول و چه در بخش دوم راوی از طرف یک ذهن مورد آزار روانی قرار می گیرد. این آزار با جنس آزارهایی که در ذهن داریم کاملا متفاوت است و فقط می توان آن را در همین کتاب یافت. وقتی به زندگی عجیب و غریب صادق هدایت نگاه می کنیم و اتفاقات پیرامون بوف کور را مورد بررسی قرار می دهیم تقریبا حضور هیچ زن تاثیر گذاری را پیدا نمی کنیم. به جز دختری فرانسوی که صادق هدایت بعد از اولین خودکشی ناموفق خود به آن عاشق می شود. این عشق کم فروغ که ظاهرا مدتی هم طول نمی کشد درست بعد از بازگشت مجدد صادق هدایت به زندگی رخ داده است؛ یعنی هدایت قطعات زن، مرگ و زندگی در مدت کوتاه کنار هم تجربه کرده است. درست بعد از این اتفاقات بود که کتاب های اصلی و مهم هدایت نوشته شده است. در داستان بوف کور نیز شاهد این قطعات، زن، زندگی و مرگ هستیم. این قطعات به عنوان سه ضلع مثلث که زن به عنوان ضلع پایه در داستان مطرح می شود. خود راوی در هر دو داستان به عنوان موجود یا قطعه ای روی ضلع زن است که می تواند به سمت اضلاع مرگ یا زندگی حرکت کند. در بخش اول داستان راوی به سمت مرگ حرکت می کند و در بخش دوم راوی زندگی را انتخاب می کند.
مسئله مرگ و زندگی مسئله ای است که همواره اندیشمندان بزرگی سعی در حل آن داشتند اما گویی این مسئله جز با تجربه مرگ حل نشدنی خواهد بود. جالب اینجاست که تاثیرگذارترین نویسندگان و هنرمندان مرگ را به نوعی لمس کرده اند و تا نزدیکی های آن رفته اند. این بوسه بر مرگ مهمترین عاملی است که باعث شده است آن ها از جمله صادق هدایت زندگی را درست ببینند و آن را درست تعریف کنند. از این رو وقتی در داستان بوف کور شاهد رقابت بین مرگ و زندگی هستیم. به واقع در این داستان صادق هدایت به دنبال این موضوع است که با استفاده از مفهوم زن، مرگ و زندگی را توضیح دهد.
مسئله مهم دیگر در این بین این است که مثلث زن، مرگ و زندگی به صورت ساده بیان نمی شود. در این مثلث دو مفهوم بسیار مهم دیگر به نام اختیار و زمان نقش بازی می کند. در بخش اول داستان مسئله عدم اختیار یا همان اجبار وارد داستان می شود. شخصیت داستان به صورت مرموزی تنها یک نوع نقاشی را ترسیم می کند و در قسمت دوم داستان ما اختیار را شاهد هستیم البته این اختیار عموما از سمت زن به مرد داده می شود؛ یعنی این ضلع زن مثلث است که مرد را وادار به اختیار می کند. نکته بسیار جذاب تر اینجاست که در اجبار بخش اول، راوی از مرگ به زندگی می رسد و در اختیار بخش دوم راوی از زندگی به مرگ می رسد!
این پیچیدگی جذاب به خوبی نشان می دهد که دو بخش داستان به چه نحوی به هم متصل هستند و هر دو در حال روایت دو روی یک سکه هستند؛ اما این تمام ماجرا نیست. این دو روی سکه باید در یک نقطه به اتمام برسد؛ بنابراین پایان بندی کتاب اهمیت بسیار ویژه و مهمی پیدا می کند. این پایان بندی به نحوی است که به واقع نه تنها اضلاع مثلث، بلکه مفاهیم زمان و اختیار و اجبار نیز در لحظه ای به هم می رسند و در نقطه ای توقف می کنند. این نقطه است که می تواند پایان را رقم بزند و به نوعی مفهوم کلی داستان را بیان کند. نمی دانم فیلم معروف یادگاری (memento) را دیده اید یا نه. اگر این فیلم را دیده باشید می توانید مفهوم زمان و بازگشت زمان و loop شدن آن را به خوبی در کتاب بوف کور درک کنید. به هر حال وقتی زمان از حالت خطی خود خارج می شود می تواند داستان را پیچیده کند. داشتن زمینه ذهنی می تواند به شما در درک این داستان کمک کند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%88%D9%81_%DA%A9%D9%88%D8%B1
همانطور که در ابتدای این نقد گفتیم داستان نگارش این کتاب سیر عجیبی داشته است که به نوعی مهمترین این سیر و تاثیرات آن را در بالا بیان کردیم؛ اما نکته جذابی که در مورد صادق هدایت وجود دارد این است که او درست در دوره اوج ادبیات کلاسیک و سنتی ایران به سردستگی نویسندگان گروه سبعه (محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و بدیع الزمان فروزانفر و محمد قزوینی) دست به نوآوری زد و با ایجاد گروه ربعه (برای تمسخر گروه سبعه!) سبک نوینی را به ادبیات ایران تزریق کرد. این مسئله نشان می دهد که آن دوره تاریخی به واقع قدرتمندترین دوره ایران در زمینه های ادبی بوده است. متاسفانه با فاصله گرفتن از آن دوران رفته رفته نیروهای هر دو دسته به تحلیل رفتند و کار به جایی رسیده است که ما نوشته های دهه های 10 و 20 را نوشته های نوین در ادبیات ایران می دانیم. به بیان بهتر گرچه بوف کور یا سایر کتاب های هدایت مانند زنده به گور، سه قطره خون، حاجی آقا، سگ ولگرد و ... زبان و سبک نوینی در ادبیات ایران داشتند و دارند اما باید قبول کرد که این کتاب ها و نوشته ها در سال های 1315 و بعد از آن نوشته شده است؛ بنابراین عملا ما به زبان چیزی نزدیک به یک قرن گذشته زبان نو و تازه میگوییم! در این که صادق هدایت نسبت به هم نسلان خود چندین سال جلو بود شک نداریم اما بحث اینجاست که چرا در عصر کنونی کسی پیدا نمی شود که زبانی به قدرت صادق هدایت داشته باشد؟ شاید بتوان علت آن را عدم وجود گروه و افراد قدرتمندی در حوزه ادبیات کلاسیک بدانیم. البته باید این را نیز قبول کنیم ذاتا ایرانی ها انسان هایی هستند که سبک های رمانتیک و واقع گرایانه را بیشتر دوست دارند. از این رو نمی شود انتظار داشت که نوشته هایی چون صادق هدایت به رمان های عاشقانه سایت های فارسی فایق بیاید! اما اگر دلتان خواست آوای کتاب بوف کور را بشنوید می توانید آن را از طریق سایت و اپلیکیشن کتابچین دریافت کنید. این آوا با صدای علی دنیوی ساروی از روی کتاب نشر آوانامه دانش گستر خوانده شده است. به عنوان حسن ختام نگاهی به فیلم ها و آثار هنری می اندازیم که کتاب بوف کور نقش مستقیم و موثری در آن داشته است.
به قلم مرتضی ملک جاری
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
بوف کور که خیلی خوبه ولی این نسخه صوتی با این گوینده محشره اصلا فک میکنی خود هدایت داره برات میخونه من بعد ازینکه این کتاب و گوش کردم(شاید نزدیک صد بار ) دیگه هیچ گوینده ای رو نمیچسبه گوش کنم .دمتون گرم
1402-05-13
عالی بود
1401-11-25
بسیار عالی
1401-03-29
خوب بود
1400-12-05
خیلی عالی
1400-11-05
عالی. عالی عالی
1400-09-06
کتاب بیسیار عالی ای بود دم شما گرم
1400-06-31
من این کتاب و قبلا خوندم ولی دوسش دارم و میخوام صوتیشم بشنوم امیدوارم تدوین خوبی داشته باشه
1400-06-29
واقعا صادق هدایت مایه افتخار کشور هست مردی که از دوران خودش خیلی جلوتر بوده
1400-06-27
قبلا از پدرم شنیده بودم که این کتاب خطرناکه بخونیش به خود کشی میرسی ولی الان خوندمش فقط ذهنم باز شد
1400-05-25
صادق هدایت مردی برای مبارزه با خرافه پرستی
1400-05-24
وقتی کتابی به سی زبان دنیا ترجمه شده مسلما با ارزش هست پس از قافله بین المللی جا نمونین
1400-05-14
کلا نوشته های صادق هدایت سراسر از فلسفه و نگاه به زندگی هست البته که نگاهی که به پوچی می انجامد ولی درکل کاراش عالی هست
1400-04-16
دیگه مثل صادق هدایت نمیاد حیفه واقعا آثارش مطالعه نشه
1400-04-06
چارچوب هایی که باید یک نویسنده در متنهاش رعایت کنه شکسته شده البته به طور حرفه ای و خیلی خلاقانه واقعا عالی هست
1400-03-25
صادق هدایت واقعا کسی بوده که از دنیا و وابستگی هاش دل کنده بوده نمونش خودکشیش این مطلبو تایید میکنه ...خیلی افکارش به من نزدیک بوده خدارحمتش کنه
1400-03-12
اگه میخوان افسردگی بگیرین بخرین و بخونین
1400-03-08
کارهای صادق هدایت واقعا تحسین برانگیزه ولی این یکی خیلی یک سرو گردن از بقیه بالاتره
1400-02-27
من یادمه نوجوون که بودم، شنیده بودم هرکی این کتاب رو بخونه خودکشی میکنه. به نظر من محتوای کتاب چیز خاصی نداشت که یه نفر باخوندنش به خودکشی فکر کنه.
1400-02-21
در جواب آقای مجید باید بگم که اینطور نیست که با خوندن این کتاب به خودکشی فکر کنی. بیشتر به این دلیل که این کتاب به نوعی پوچی زندگی رو داره بیان می کنه، عنوان میشه که اگه شخصی خیلی با این کتاب یا کتاب مشابهی مثل بیگانه از آلبر کامو درگیر بشه، ممکنه به پوچی برسه.
1400-02-21
حرف نداشت عالی بود از بهترین کتاب های صوتی که شنیدم ممنونم از همه
1400-01-19
عالی بود
1399-12-18
کار سختی بود و خیلی راحت نمی شد باهاش ارتباط برقرار کرد ولی درکل شاهکاره
1399-12-06
کتابی که پیام خاصی نداره و دارای محتوای ارزشمندی نیست فقط با حرف های نسنجیده ذهن شمارو درگیر میکنه
1399-11-27
چطورصوتی گوش کنیم
پشتیبان سایت
برای گوش دادن به کتابها نیاز است که یکی از نرم افزرهای کتابچین (آی او اس، اندروید) را نصب کنید1399-01-29
مجانی نمیدین؟
1403-03-06