دانلود کتاب دون کیشوت جلد 1
نویسنده: میگل د سروانتس
ناشر : روزگار
نویسنده: میگل د سروانتس
ناشر : روزگار
نام کتاب : دون کیشوت جلد 1
نویسنده : میگل د سروانتس
ناشر : روزگار
مترجم : کیومرث پارسای
تعداد صفحات : 1352 صفحه
شابک : 978-964-374-126-6
تاریخ انتشار : 1390
رده بندی دیویی : 863/3
دسته بندی : ادبیات جهان, رمان های خارجی
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 126000 تومان
"دن کیشوت"/ برگردان از متن اصلی اسپانیولی
این کتاب با عنوان اصلی (Don Quijote de La mancha) اولین رمان مدرن و یکی از بهترین آثار ادبی جهان از دید منتقدین ، اثری ماندگار از نویسنده ی اسپانیایی دن میگل د سِروانتِس ساآودرا (Don Miguel de Cervantes Saavedra) می باشد که با ترجمه ای از کیومرث پارسای توسط انتشارارت روزگار در دو جلد منتشر شد که نسخه حاضر جلد اول این کتاب می باشد . از نکات قابل ذکر در خصوص این کتاب فاصله زمانی ده ساله بین نگارش جلد اول و دوم آن می باشد !
دن کیشوت نجیبزادهای میانسال است که شب و روز کتاب و داستان پهلوانی میخواند و در این زمینه حتی یک کتاب هم وجود ندارد که او نخوانده باشد. همهی پهلوانان و شوالیهها را میشناسد و ماجراهایی که بر سر آنها آمده است، از بر دارد. حال در دورانی که دیگر پهلوانی رونق ندارد، دن کیشوت تحت تاثیر کتابها و تخیلات ذهنی خودش، تصمیم میگیرد زره بپوشد، کلاهخود بر سر بگذارد، شمشیر به دست بگیرد و سوار بر اسب ناتوانتر از خودش عدالت را در دنیا برقرار کند و از مظلومان در برابر حاکمان ظالم و ستمگر دفاع کند...
این کتاب فهرست ندارد.
دنکیشوت یکی از بهترین رمانهای اسپانیایی است که در اوایل قرن هفدهم توسط میگل سروانتس به رشته تحریر درآمده است. داستان دنکیشوت درباره دیدگاه مردم نسبت به زندگی و واقعیت است.
دنکیشوت نجیبزادهای پا به سن گذاشته اهل لامانچا است که شب و روز کتابها و داستانهای قهرمانانه میخواند و تحت تاثیر آیین سلحشوری قرار میگیرد. او بهواسطه این کتابها، دلاوران و شوالیه های زیادی را میشناسد و از دلاوریهای آنها آگاه میشود. در دورانی که دیگر سلحشوری جایگاهی ندارد، دنکیشوت متاثر از این کتابها، آن چنان دیوانه میشود که همه آن داستانها را واقعی میپندارد و در این تصورات خیالی زندگی میکند. او تصمیم میگیرد زره بر تن کند و سلاح بر دست بگیرد و سوار بر اسب شود و به دنبال برقراری عدالت در دنیا باشد و مدافع مظلومان در برابر زورگویان باشد. تخیلات ذهنی دنکیشوت همانند غذای روزانه برای او هستند و او را تبدیل به شوالیهای سرگردان میکنند. او رهگذران بیآزار را جادوگران خبیث، کاروانسرایی مخروبه را قلعهای مستحکم میبیند و آسیابهای بادی را دیوهایی افسانهای میپندارد. دنکیشوت تبدیل به دیوانهای شده است که نمیتواند واقعیت و خیال را از هم جدا سازد.
دنکیشوت در تصوراتش برای خود، معشوقهای انتخاب میکند و او را دولسینه مینامد. از نظر او این معشوقه بسیار زیبا و دلربا است. دنکیشوت همراه و مهتری برای خود برمیگزیند و به او وعده ثروت و حکمرانی بر یک جزیره را میدهد. سانچو پانزا (مهتر دن کیشوت) ، سواد خواندن ندارد و همانند دن کیشوت در عالم خیال سیر نمیکند. او همنشین خوش صحبتی است و سخنان شیرینی بر زبان جاری میسازد. از ضربالمثل در کلام خود بهوفور استفاده میکند. ضربالمثلهایی که بیشتر اوقات به صورت اشتباه بیان میشود و باعث عصبانیت دنکیشوت میشود. سانچو گاه شدیدا به دنکیشوت احترام میگذارد و او را گرامی میدارد و گاه تخیلات او را انکار میکند. دنکیشوت در حسرت دنیایی ساده و بیآلایش است، در فضایی که عاری از ظلم و تبعیض باشد. اما سانچو که نماینده طبقه فرودست در این داستان است، سودای عشرتکدهای را در سر دارد که در آن نیازی به تلاش و کوشش برای گذران زندگی نیست.
در طول این داستان، شخصیت دنکیشوت تکامل مییابد. این تکامل شخصیتی در یک اثر ادبی، باعث شده است که بسیاری از پژوهشگران، داستان دنکیشوت را اولین رمان مدرن بنامند. در این کتاب با شخصیتی مواجه هستیم که با عقل ناقص خود در پی نجات دنیا است. دنیایی که دگرگون شده است و او را بازیچه دست همگان میکند. دنکیشوت دارای اهداف والا و بشر دوستانهای است. او باور دارد که یاور رنج دیدگان است. اما به جای اینکه از راهحلی عملی استفاده کند، روی به وهم و خیال میآورد. دنکیشوت دیوانهای است که در حد شعور محدود خود در پی راستی و درستی است. اما در جهانی که دیگر همانند گذشته نیست، مضحکه دیگران میشود.
سروانتس داستان تراژدی انسانی مجنون و شوریده را به صورت کمدی درآورده است. این داستان تجسم زندگی کسانی است که از شرافت و درستی برخوردارند ولی راه واقعی برآوردن آرزوها و آرمانهای خود را نمیدانند. این داستان بازگشت به گذشته را غیرممکن میداند و به تمسخر کسانی میپردازد که چنین آرزویی دارند.
جرج سانتایانا، فیلسوف و نویسنده اسپانیایی میگوید: بیشتر انسانها یا همچون سانچو پانزا به حقیقت میاندیشند و آرمانی ندارند و یا همچون دنکیشوت، دارای آرمان هستند اما دیوانهاند.
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد