دانلود کتاب همراهان فرانسوی
نویسنده: ایرنا نمیروفسکی
ناشر : روزگار
نویسنده: ایرنا نمیروفسکی
ناشر : روزگار
نام کتاب : همراهان فرانسوی
نویسنده : ایرنا نمیروفسکی
ناشر : روزگار
مترجم : میترا شهابی
تعداد صفحات : 448 صفحه
شابک : 978-964-374-9-183
تاریخ انتشار : 1387
رده بندی دیویی : 843/912
دسته بندی : رمان های خارجی
نوع کتاب : Epub
قیمت نسخه الکترونیک : 55000 تومان
"همراهان فرانسوی"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Suite Francaise) اثری از ایرنا نمیروفسکی (Irene Nemirovsky) می باشد که با ترجمه ای از میترا شهابی توسط انتشارات روزگار منتشر شده است.
داستان در رابطه با یک خانواده فرانسوی به نام «پریکاند» می باشد که نسبت به آداب و رسوم و طرز فکر و حتی سابقه کاتولیک بودنشان حس بدبینی نسبت به دولتشان فرانسه پیدا کرده اند. خبرهایی که از رادیو پخش می شود خبر از حمله آلمان ها به فرانسه دارد. اینکه خانواده پریکاند چه تصمیمی در سر دارند و آیا آنها پاریس را ترک می کنند یا به دفاع از آن در مقابل دشمن می پردازند داستان این رمان است که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم...
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"چارلز لانگلت روی کف پاركت شده اتاق پذيرايى خالى، رو زانو نشسته بود و ظروف چينىاش را بسته بندى میکرد. او چاق بود و بیماری قلبی داشت؛ صداى نفسى كه از سينهاش به سختى خارج مىشد بيشتر شبيه ناله بود. در آپارتمان تنها بود. مستخدمينى كه 7 سال تمام براى او كار كرده بودند، قبل از اشغال تمام قسمتهاى پاريس، با ديدن مه غليظ ناشى از بمهاى ساخت بشركه مثل رگبارى از خاكستر بر سر آنها مىباريد ترسيده و سريع براى تهيه مواد غذايى و آذوقه منزل را ترك كردند اما ديگر برنگشتند. موسيو لانگلت با تلخى به دستمزدهاى بالا و همه هدايايى كه از زمان استخدامشان به آنها داده بود، فكر ميكرد، پولهايى كه بى شك با آن توانسته بودند كلبهاى آرام و مزرعهاى كوچك و دنج در شهر خودشان بخرند.
او خيلى وقت پيش بايد راهی میشد. اما تازه تصميم گرفته بود كه آنجا را ترك كند. برايش خيلى سخت بود كه از زندگى طبيعى و روزمرهاش دل بکند. تنها چيزى كه در اين دنيا خیلی دوست داشت آپارتمان و وسايلى بودند كه الان روى زمين پخش و پلا بودند: فرشها را نفتالين زده، لوله كرده و در زيرزمين پنهان كرده بود. همه پنجرهها با نوارچسبهاى بلند صورتى و آبى ملايم تزئين شده بودند. موسيو لانگلت با دستان تپل و رنگ پريده خود همه آنها را به شكل ستاره، كشتى و اسب تك شاخ در آورده بود كه باعث حسادت دوستانش مىشد. او نمىتوانست با يك تزئين معمولى و شلختهوار زندگى كند. در خآنهاش همه وسايل دور و برش زيبا بودند، بعضى از آنها ساده و محقّر و بعضى گرانبها و قيمتى. همه آنها روى هم رفته با یک درخشندگى ملايم يك فضاى منحصر به فرد را تشكيل داده بودند كه خود فكر مىكرد تمام اينها، تنها شايسته يك آدم اجتماعى و فرهنگى است. وقتى بيست سالش بود يك انگشتر دستش مىكرد كه داخلش نوشته بود: «اين شى زيبا يك گناه جاودانه است» (موسيو لانگلت هميشه با خوشحالى اين جمله را به زبان انگليسى تكرار مىكرد، شعرهايش هم به زبان انگليسى مىنوشت، زبانى بود كه به او نيرو مىداد، وقتى هم سرحال بود به اين زبان صحبت میکرد). آن انگشتر بچه گانه بود و ديگر از دست خرت و پرتهایى مثل آن راحت شده بود. اما هنوز اصول و قاعدههاى كلى را رعايت مىكرد و به آنها وفادار بود. "
این کتاب فهرست ندارد.
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد
داستان درباره یک خانواده فرانسوی به نام پریکاند است که نسبت به دولتشان تنفر دارند. این خانواده که کاتولیک هستند هنگامی که خبر حمله آلمان به فرانسه را میشوند میخواهند تصمیم بگیرند که... اگر از رمان های واقعی و وفادارانه خوشتان می آید این رمان را پیشنهاد میکنم که بخوانید.
1400-10-14