نام اصلی : دبی فورد (Debbie Ford)
زادگاه : کالیفرنیا
ملیت : آمریکا
تاریخ تولد : 1 اکتبر 1955
پیشه : نویسنده، مدرس، معلم و سخنران
بیشتر...
تاریخ وفات: 17 فوریه 2013 (سن 57 سالگی)
علت فوت: سرطان
دبی فورد یکی از نویسندگان و سخنرانان معروف آمریکایی بوده است. او در تاریخ 1 اکتبر سال 1955 میلادی در شهر کالیفرنیا آمریکا به دنیا آمد. دبی، از نویسندگان و مدرسان مطرح بوده و آثار چشمگیری از خود به جای گذاشته است. از جمله آثار او می توان به نیمه تاریک جویندگان نور، جوجه اردک زشت درون، پاکسازی آگاهی در 21 روز، بهترین سال زندگی شما و راز سایه اشاره کرد. دبی فورد در 17 فوریه 2013 در سن 57 سالگی از دنیا رفت. او بعد از چندسال مبارزه با بیماری سرطان در همان شهر زادگاهش برای همیشه چشم از جهان فروبست.
دبی فورد (Debbie Ford) در خانواده ای با مشکلات فراوان به دنیا آمد. زمانی که نوجوان بود، پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند. پدرش، همسر و فرزندانش را تنها گذاشته بود. دبی در آن دوران زندگی سختی را گذارند و سال ها طول کشید تا توانست رنج آن زمان را به فراموشی سپرد. در همان دوران او به مصرف مواد مخدر روی آورد. او هرروز تعداد زیادی قرص مصرف می کرده است. دبی هیچ وقت سعی نکرد تا این زندگی اش را از دید افراد دیگر مخفی کند. او در مصاحبه ای با روزنامه ی USA Today به صراحت گفته بود که به مصرف روزانه 100 عدد قرص گرفتار شده بود.
دبی همیشه از این که مورد توجه و مهربانی خواهر و برادرش قرار نمی گرفت، ابراز ناراحتی می کرد. دائما در ذهنش خود را سرزش می کرد و می گفت من آدم دوست نداشتنی هستم. مصرف مواد مخدر در او به قدری تاثیر گذاشته بود که خودش می دانست با ادامه دادن به این وضع، به زودی خواهد مرد. سرانجام زندگی دبی، با گوش سپردن به صحبت های چوپرا متحول شد و او مواد را ترک کرد.
فورد، دارای تحصیلات عالیه بوده است؛ او رشته روانشناسی را با مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه جان اف کندی دریافت کرد. بعد از آن در سال 2003 از دانشگاه امرسون و سال 2004 از دانشگاه جان اف کندی، مدرک دکتری افتخاری به دبی اعطا شد.
دبی زمانی که صاحب یک فروشگاه کوچک بود، علاقه مند به شرکت در یک دوره سه روزه به نام رشد معنوی می شود. به همین جهت مغازه اش را می فروشد و به شهر کلرادو می رود. او در دومین روز این همایش، با مردی به نام ریک آشنا می شود. ریک خودش را رئی سآن انجمن معرفی کرد. آن ها عاشق هم می شوند و برای زندگی با یکدیگر راهی سانفرانسیسکو می شوند. رابطه دبی و ریک به ازدواج ختم نشد و آن ها خیلی زود به بن بست رسیدند. به همین دلیل از هم جدا شدند و دبی آن شهر را ترک کرد.
ازدواج دوم دبی با مردی به نام دان بود. آن ها همدیگر را در کنفرانس 5 روزه در شهر سانتاکلارا دیده بودند. این بار دبی و دان تصمیم به ازدواج گرفتند و با هم به شهر سن دیه گو رفتند. آن ها صاحب یک فرزند شدند؛ اما در یک سال بعد، رابطه شان خدشه دار شد و دبی برای بار دوم زندگی مشترکش پایان یافت.
او علت جدایی اش را این طور عنوان کرده بود: من همیشه به نحوی عمل می کردم که من بهتر و بیشتر می دانم. به همین دلیل راهنمایی های طرف مقابلم را نادیده می گرفتم. من دان را همیشه مورد سرزنش قرار میدادم...
دبی زمانی که به بیماری سرطان دچار شد، بدون ترس و واهمه تصمیم گرفت تا به مقابله با آن بپردازد. او در سال 2012 در یک مصاحبه اعلام کرد که به این بیماری دچار شده و بر آن شد تا این سفر پر فراز و نشیبش را بامخاطبان به اشتراک گذاشت.
دبی در سال 2008 بنیادی را با نام The Collective Heart (قلب های بهم پیوسته) تاسیس کرد. او با همراهی پسرش اقدام به تاسیس آکادمی کودکان در روستای اوگاندار کرد و با کمک هزاران نفر از مردم، اولین مدرسه در سال 2009 راه اندازی شد. دبی با تاسیس این موسسه توانست، مدارس زیادی در کشورهای آفریقا، کنیا و اوگاندا بسازد.
دبی در آثارش بر آن بود تا مخاطب را به کشف نارضایتی های درونیش وادار کند. او سعی می کرد تا مردم را به شفافیت درونی و اصالت تشویق کند و معرفت وجودشان را بیدار نماید. دبی با آثار خود، به مخاطب کمک می کند تا به یک درک و آگاهی رسیده و بتواند با واقعیت های زندگی به خوبی روبرو شود.
از مهم ترین ویژگی آثار دبی فورد می توان به این اشاره کرد؛ او معتقد بود، بزرگترین و تاثیرگذارترین تحسین کننده هر فرد، خود فرد است. این نظریه دبی باعث شد تا افراد مهم و بزرگی مانند دیپاک چوپرا از او حمایت کنند.
این کتاب برای اولین بار توسط اپرا وینفری (مجری و تهیه کننده تلویزیون) در یک برنامه تلویزیونی مورد نقد قرار گرفت. بعد از آن و در طی چند هفته، کتاب نیمه تاریک جویندگان نور جزو پرفروش ترین های نیویورک تایمز شد. این کتاب شامل تمرینات و چالش هایی است که دبی شما را به آن دعوت می کند. با انجام تمرینات، شاهد تغییر و تحول در زندگیتان خواهید بود.
"اغلب ما سخت مشتاق آنیم که به آرامش دست یابیم. این یکی از بزرگ ترین اهداف زندگی است که رسیدن به آن راهی ندارد جز در آغوش گرفتن تمام وجود خویش. کشف کردن موهبتِ حتی نفرت انگیزترین صفات خویش فرایندی خلاقانه است که فقط نیازمند علاقه عمیق به گوش کردن و یاد گرفتن است، تمایل به رها کردن باورها و قضاوت های بی مورد و آماده بودن برای احساس بهتر! این فقط منِ وحشت زده ی ماست که به اصطلاح می خواهد از ما محافظت کند، محافظتی که در حقیقت ما را از خویشتن شناسی باز می دارد. ما باید برای عشق ورزیدن به هر آن چه از آن ترسیده ایم آماده شویم."
کتاب نیمه تاریک جویندگان نور، به مخاطب راه هایی برای تقویت و به دست آوردن اعتماد به نفس نشان می دهد:
" این ما نیستیم که درون دنیاییم، بلکه دنیا درون ماست. اولین باری که این جمله را شنیدم گیج بودم. چطور ممکن بود دنیا درون من باشد؟ چگونه ممکن بود تو یا انسانی دیگر درون من زندگی کنند؟ مدت ها طول کشید تا بفهمم آن چه در واقع درون من است هزاران ویژگی و صفات متفاوتی است که انسان ها را شکل می دهد و این که در وجود هر انسانی نقشه تمام نوع بشر وجود دارد. این مدل مجازی جهان به ما می آموزد که هر یک از ما ذره ای کوچک از جهانی بزرگیم. اگر شما هولوگرام یا قطعه تمام نگار روی کارت اعتباری یا گواهینامه خود را به قطعات کوچک ببرید و بعد روی هر یک از آن ها نور لیزر بتابانید تصویر کامل کارت را روی هر یک از قطعاتِ آن خواهید دید. به همین ترتیب اگر هر انسان را به تنهایی بررسی کنید هولوگرام کل جهان را در او خواهید یافت. نقشه کل جهان در دی اِن اِی هر یک از ما نقش بسته است."
https://en.wikipedia.org/wiki/Debbie_Ford
لینک کوتاه
http://ketabch.in/a/1454
