کتاب بیگانه رمانی کوتاه از آلبر کامو می باشد که شاید کمی غیرمعمول به نظر برسد و با ساختار شکنی هایش شما را گیج و مبهوت کند اما شگفتی را نیز با خود همراه خواهد داشت و شما را با دید جدید و غریبی به مسائل مهم آشنا می کند.
درباره ی (آلبر کامو) نویسنده ی کتاب بیگانه...
این کتاب، اثری جاویدان از آلبر کامو است که ( ژان پل سارتر) درباره اش گفته است: ((بهترین کتابی که از متارکه جنگ تاکنون منتشر شده))...
آلبر کامو، در سال 1913 در الجزایر که آن زمان هنوز مستعمره ی فرانسه بود به دنیا آمد. مادرش خدمتکار و پدرش فرانسوی بود و او در محیطی فقیرانه با آمیخته ای از فرهنگ اروپایی و عربی رشد کرد. شرایط ویژه ی رشد و پرورش آلبر کامو بر رمان هایش تأثیر بسیاری داشته اند.
آلبر کامو لیسانس فلسفه را در سال 1935 دریافت نمود و به سوی پیشرفت قدم برداشت. کتاب بیگانه به همراه کتاب های (طاعون) و (سقوط) از مشهورترین آثار این نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی است. او در سال 1957 به خاطر آثار مهم و تأثیرگذار ادبیش موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات گردید..
آلبر کامو در سن 47 سالگی و در سانحه ی تصادف از دنیا رفت اما آثارش در دنیای ادبیات همیشه زنده ماند.
در کتاب بیگانه چه می گذرد و بیگانگی از کجا می آید...
کتاب فوق رمان کوتاهی است که شما را به الجزایر در دهه ی 30 می برد و در زندگی عجیبِ شخصیت اصلیش به نام (مورسو) حل می کند. داستان در دو بخش روایت می شود:
در بخش اول کتاب بیگانه، مورسو با خبر مرگ مادرش مواجه می شود و از اینجا به بعد شما با واکنشهای عجیب او در برابر چنین اتفاق بزرگی روبه رو می شوید و ساختارشکنی های او را یکی پس از دیگری خواهید خواند...
مورسو با افکار و نوع زندگیش بعد از شنیدن خبر فوت مادرش شما را شگفت زده و حیران می کند.. شما به دنبال او در الجزایر راه می روید و در فضایی که در کمتر کتابی خوانده اید معلق می مانید تا اتفاقی که قصه یِ بخش دوم کتاب بیگانه را می سازد، رخ می دهد...
در بخش دوم کتاب بیگانه شما از محیط جدیدی سر در خواهید آورد که زندان است و مورسویی را خواهید دید که برای نخستین بار با خودش، رفتارهای عجیبش و تأثیر آن ها روبه رو می شود؛ البته قرار نیست چیزی عوض شود شما باز با عجایبی درگیر می شوید که در بخش اول هم خوانده بودید؛ یعنی بی تفاوتی همراه با آرامش!
وقتی کتاب بیگانه را در دست بگیریم، در لابه لای سطرهایش جملاتی را خواهیم خواند که با تمام روانی و سادگیشان و در میان تعجب ما از حقیقت ها سخن می گویند؛ حقیقت هایی که هرچند ترس ها و موانعی از این دست ما را از بیانشان باز می دارد اما هستند و خواهند بود...
نقد و بررسی :
کتاب بیگانه از بی تفاوتی های مورسو می گوید؛ مردی درونگرا که با تمام عجیب بودنش روشن، واضح، راستگو و حقیقی است. واکنش های معمولیِ مورسو در برابر غیرمعمولی ترین وقایع، گیج کننده و گاهی آزاردهنده است اما ما را به فکر وا می دارد که با روراستیِ کامل خود را بررسی کنیم و بزرگنمایی ها و نقش بازی کردن هایمان را بیابیم! او دردها را حس نمی کند و حتی تحت تأثیرِ مؤثرترینها نیز قرار نمی گیرد اما یک انسان واقعیست...
مورسوی کتاب بیگانه بخش هایی از وجود خود آلبر کاموست که در شرایط فقیرانه و عجیبِ زندگیش در الجزایر شکل گرفته است.. کامو خودِ بیگانه از جامعه اش را با مورسو به تصویر می کشد و از بیگانگی های او می گوید: مورسو هنجارها را می شکند؛ رهاییِ خاصی دارد؛ چون یک رُبات روزها را می گذراند؛ از بندِ قوانین و کلیشه ها آزاد و رهاست؛ او معمولی و بی تفاوت است و از حجم این بی تفاوتی راضی می باشد؛ آنقدر راضی که گویا تنها چیزهایی که دارد بی توجهی، رضایت و شادیست!!
هرچند کتاب بیگانه در فضایی از فقر، پوچی، پوچ گرایی، کسالت و منفعل بودن در برابر دنیا رقم می خورد اما مورسویی که کاملا خودش است و این خودش بودن و واقعی بودن را در اوجِ شجاعت و راستگویی به نمایش می گذارد، دوست داشتنی و تأثیرگذار است..
کتاب بیگانه از همان سطرهای اول کوبنده و عجیب آغاز می شود و هرچند شما را با خودش بیگانه می کند اما شاید لحظاتی خود واقعیتان کاملا با مورسو احساسِ آشنایی می نماید! بیگانگی و آشناییِ همزمان، تناقض های درونیِ مورسو و داستان همه و همه کنار هم زندگی را می سازد؛ زندگی یعنی جمعِ تضادها!!
شخصیت پردازی ها، جملات و قصه ی این کتاب قوی و روان است و شما را به فکر خواهد انداخت.. کتاب بیگانه، شما را با خودِ بیگانه از دنیایتان، آشنا و همراه می کند!
برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مطالعه کتاب را به دیگران توصیه میکنید؟ چرا و به چه کسانی؟ کدام بخش از کتاب نظر شما را جلب کرد؟ مانند یک کارشناس نظر دهید.
رزوبه قاسمی
از بهترینهای آلبر کامو
1400-01-21 2021-04-10 00:00:00
نگین برهانی
من این کتاب رو توی یک سفر با قطار خوندم. یعنی وقتی قطار حرکت کرد شروع به خوندش کردم و وقتی به مقصد رسیدیم تمومش کردم. خیلی خوب بود.
1399-12-19 2021-03-09 00:00:00
گلرخ حسین نژاد
این ترجمش خیلییی بهتر بود نسبت به ترجمه جلال آل احمد
1399-12-19 2021-03-09 00:00:00
احمد شکیب
ترجمه جالب نبود و خیلی از جملات فقط لغت له لغت برگردان شده بودن و مفهوم را نمیرسوندن ولی درکل پیام اصلی داستان که پوچ گرایی بود منتقل شد جذابیتی نداشت