×

جستجو

×

دسته بندی ها

×
توجـه
برای استفاده از نسخه ویندوزی به رمز عبور نیاز دارید درصورتیکه رمزعبور ندارید بعدازنصب، بر روی لینک " رمز عبور را فراموش کرده ام" کلیک کنید.
دانلود نسخه ویندوز

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابچین

×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای دریافت لینک دانلود شماره همراه خود را وارد کنید
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
×
دانلود رایگان اپلیکیشن کتابچین
برای مطالعه نمونه کتاب، ابتدا اپلیکیشن کتابچین را نصب نمایید.
دانلود رایگان نسخه ویندوز
دانلود نسخه ویندوز
دانلود رایگان نسخه ios
دانلود از اپ استور
مسافر یک لنگه پا

دانلود کتاب مسافر یک لنگه پا

مسافر یک لنگه پا
برای دانلود این کتاب و مطالعه هزاران عنوان کتاب دیگر، اپلیکیشن کتابچین را رایگان دانلود کنید.
%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

جزئیات
فهرست

نام کتاب : مسافر یک لنگه پا

نویسنده : هرتا مولر

ناشر : روزگار

مترجم : امیرحسین اکبری شالچی

تعداد صفحات : 176 صفحه

شابک : 978-964-374-256-0

تاریخ انتشار : 1389

رده بندی دیویی : 833/914

دسته بندی : داستان های کوتاه, داستان های آموزنده

نوع کتاب : Epub

قیمت نسخه الکترونیک : 36000 تومان


معرفی کتاب

"مسافر یک لنگه پا"
کتاب حاضر با عنوان اصلی (Traveling on One Leg) اثری از هرتا مولر (Herta Muller ) می باشد که با ترجمه ای از امیرحسین اکبری شالچی توسط انتشارات روزگار منتشر شده است.
شخصیت اصلی داستان زنی به نام «ایرنه» می باشد که به آلمان غربی مهاجرت می کند تا بلکه بهشت موعودی که برای خود از آن ساخته اس را بیابد اما چیزی جز سرزمینی سرد نمی یابد. و به تفسیر نویسنده مردم آن سرزمین مسافرانی یک لنگه پا از آب در می آیند.در واقع دراین کتاب شما با نظام سیاسی و اجتماعی در هم ریخته آلمان و با دغدغه های شخصیت اصلی داستان که با آرزوی رسیدن به آرامش به سرزمین مادری اش بازگشته آشنا می شوید.

دربخشی از این کتاب می خوانیم:
"نامه‌های دانا همیشه چند هفته در راه می‌ماند. ایرنه آن‌ها را که باز می‌کرد، فقط برای یک بار قشنگ بودند. داخل نامه‌ها کهنه بود. درون آگاهانه بود، سنجیده شده بود که تنها برخی چیزها را می‌توان نوشت. و اندیشیده شده بود که بیش‌تر چیزها را نمی‌توان نوشت.
ایرنه اندیشید: نامه‌یی که دل آدم را تکان می‌دهد. هر قطره اشک، یک دلربایی!
ایرنه نامه را باز کرد. و واپسین جمله را خواند: «من حسرتی دارم، حسرتی کمابیش جسمانی نسبت به تو.»
این جمله‌یی بود با آوای دانا. اما با آوای دانا، نفسی نیز همراه بود که ایرنه می‌دانست از آنِ دانا نیست.
ایرنه همیشه به یاد کشور دیگر بود. اما با آن اندیشه‌ها گلوی خود را نمی‌فشرد. اندیشه‌ها نابخردانه نبود. دریافتنی بود. پریشان نبود. ایرنه پیش‌ از این آن‌ها را در پیشانی خود جا داده بود. آن‌ها را پشتِ سرش می‌راند. مانند پرونده.
چه تکانی باید در سرش پیدا می‌شد تا آن را دردِ دوری از وطن بنامد؟ اندیشه‌ها خشک ماند. هرگز اشکی نیامد.
گاهی ایرنه می‌اندیشید مبادا هر دو باشد: چروک و اتوخورده.
لگام دلتنگی برای وطن را در چشم‌اندازهای بیرون از شهر و در پیوند با دولت، در دفترها و نزد دوستان در دست داشت. حسابداری، نیمی از زندگی‌اش بود: پرونده‌یی مسکوت در میان قانون‌هایی بیگانه. "

فهرست مطالب

این کتاب فهرست ندارد.

%

با کد 1ketabchin در اولین خرید 50 درصد تخفیف بگیرید

نظرات کاربران

×
راهنمای نقد و نظر برای کتاب:

برداشت شما از محتوای کتاب چیست؟ مانند یک کارشناس نظر دهید. به نظرات کوتاه مثل خوب عالی و...چین تعلق نمی گیرد

*امتیاز دهید
Captcha
پاک کردن
برچسب ها