دانلود کتاب قله ها و دره ها

نقد و بررسی کتاب قله ها و دره ها

 

آشنایی با نویسنده کتاب

پاتریک اسپنسر جانسون درسال 1938 متولد شد و در سال 2017 براثر سرطان لوزالمعده درگذشت. او نویسنده و فیزیکدان آمریکایی است. اسپنسر برای نوشتن سری کتاب قصه های ارزشمندی که برای کودکان نوشته و همچنین کتاب چه کسی پنیر من را جابه جا کرد؟ شناخته می شود.او همچنین مولف کتاب بله یا نه، کتابی درباره ی روش های تصمیم گیری بهتر است. آخرین کتاب جانسون، خارج از هزارتو، که دنباله ی کتاب چه کسی پنیر من را جابه جا کرد، است در آخرین روزهای زندگی اش به پایان رسید و یک سال پس از فوتش به چاپ رسید. بیش از 46 میلیون جلد از کتاب های او به 46 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است.

از کتاب های جانسون که در کتابچین می توانید به مطالعه آنها بپردازید می توان به :

1. کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
2. کتاب قله ها و دره ها
3. کتاب بیرون از هزار تو : راهی شگفت انگیز برای رهایی
4. کتاب نقش مادر در تربیت کودک
5. کتاب نقش پدر در تربیت کودک
6. کتاب بیرون از ماز
7. کتاب یک دقیقه برای خودم
8. کتاب پدر - یک دقیقه برای فرزندانم
9. کتاب فروشنده یک دقیقه ای
10. کتاب پدر یک دقیقه برای تربیت فرزندانم
11. کتاب مدیر یک دقیقه ای

اشاره کرد.

 

نگاهی اجمالی به محتوای کتاب

زندگی همه ما سراسر از پستی ها و بلندی هاست، فراز و نشیب هایی که خود شیرینی خاصی به زندگی می دهد مسلما اگر این بالا بلندی ها در زندگی وجود نداشت مسیر زندگی سراسر یکنواخت و دچار کسالت می شد. این فرود و فراز ها لاجرم اتفاق می افتد و وقوعشان یا عدم وقوعشان از دست ما خارج است اما نکته ای که حائز اهمیت است اینست که در این مواقع چه واکنشی داشته باشیم در پستی ها دچار نگرانی شویم، جزع و فزع داشته باشیم یا با صبوری منتظر قله ها باشیم و از شکست ها درس بگیریم و یا در قله ها مغرور شویم و خودمان را تافته جدا بافته بدانیم یا تواضع به خرج دهیم و بدانیم که روزهای قله همیشگی نخواهد بود.در این کتاب شما با این قله ها و دره ها آشنا خواهید شد و خودتان را برای مقابله با آنها آماده خواهید کرد.

 

 

 

سبک و شیوه بیان کتاب

کتاب قله ها و دره ها یک کتاب در حوزه موفقیت و انگیزشی می باشد که مفاهیم و محتوای خود را در قالب داستان برای خواننده بیان میکند و همین سبک داستان گونه باعث می شود تا شیوایی کلام بیشتر شود. داستان در مورد مرد جوانی هست که در زندگی و کسب و کارش دچار مشکلات و دردسرهایی شده است تا اینکه تصمیم می گیرد به قله کوهی صعود کند در راه با پیرمردی که خانه اش در قله کوه هست هم سفر می شود در راه پیرمرد با سخنان خود باعث می شود که مرد جوان متحول شود و سبک زندگی خود را تغییر دهد.

 

قله ها و دره هایی برای همه

کتاب میخواهد به ما بگوید قرار نیست در زندگی همیشه شادی و خرمی و سرور و نشاط باشد زندگی هر شخص دارای فراز و نشیب هایی هست که با آنها روبرو می شود، مهمترین چیزی که خود نمایی میکند و انسانها را نسبت به هم متمایز می کند شیوه برخورد آنها با این ناملایمات هست. همانطور که خود نویسنده می گوید :" برای هر کسی در هر جایی کاملاً عادی و طبیعی است که در زندگی و کسب و کار خودش قله و دره داشته باشد."

عدم فراز و نشیب باعث سکون انسان می شود که این خود جلوی پیشرفت را خواهد گرفت.همانند یک نوار قلب که بالا و پایین دارد و اگر نوار یک خط صاف باشد نشانه از کار افتادن قلب و پایان زندگیست.

باید بدانیم زندگی مانند جابجا شدن بین قله ها و دره های یک رشته کوه می باشد وقتی در دره هستیم و به سمت قله می رویم با سختیهایی روبرو می شویم از آنها درس بگیریم و تجربه کنیم...وقتی به قله رسیدیم خودمان را رها نکنیم بلکه بدانیم در ادامه راه و برای رسیدن به قله بعدی باید باز وارد دره ای دیگر شویم پس در مدتیکه در آرامش هستیم از تجربه ای که کسب کرده ایم استفاده کنیم و خودمان را برای رسیدن به قله بعدی آماده کنیم. همانطور که خود جانسون می گوید : "خطاها و اشتباهاتی که در اوقات خوش امروز خود مرتکب می شوید، اوقات ناخوش و بد فردایتان را رقم خواهد زد. کارهای هوشمندانه و مدبرانه شما در اوقات بد و ناخوش امروز، اوقات خوش فردا را برای شما به همراه خواهد داشت."

 

پذیرش واقعیت

نکته دیگری که در کتاب مطرح شده و به آن پاسخ داده شده اینست که چگونه در قله ها مدت بیشتری را در آرامش بمانیم، جانسون در این مورد می گوید باید شکرگزار این لحظات بود و با مدیریت و عاقلانه این زمان ها را طولانی تر کرد ولی این را باید مد نظر داشته باشید که زندگی در جریان است و این حالت ماندگار نخواهد بود. همانطور که پیرمرد داستان به جوان می گوید باید دید منطقی خود و واقع بینانه را حفظ کند و این را در نظر بگیرد که برای رسیدن به قله بعدی باید از یک دره عبور کند.

این نکته که واقعیت را قبول کنیم و همیشه آنرا بپذیریم در قله ها و دره ها صادق هست، در دره ها اگر این واقعیت را بپذیریم که در دره هستیم خود آغازه پیشرفت و حرکت ما به سوی قله بعدی هست.

موضوع فرازو نشیبها در کتاب های دیگر نیز به آن اشاره شده مثلا در قرآن کریم در سوره شرح آیه 5 آمده است : فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا یعنی پس (بدان که به لطف خدا) با هر سختی البته آسانی هست.

و یا در دیوان حافظ شیرازی به زیبایی گفته شده : رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند*** چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند

 

 

 

کلام آخر

به طور کلی می توان گفت قله ها زمان هایی را نشان می دهند که شکرگذار داشته هایتان هستید و دره ها زمان هایی هستند که حسرت از دست داده هایتان را میخورید. کتاب به زیبایی مسیر را به ما نشان می دهد که در این زمانها چگونه واکنش نشان دهیم.

در آخر مطالعه این کتاب را توصیه میکنیم چرا که مطالب آن برای یک شخص خاص و یا یک طرز تفکر ویژه نیست بلکه برای عموم هست چون برای همه در زندگی این فراز و فرودها وجود دارد و همه دوست داریم بدانیم چگونه رفتاری در این شرایط داشته باشیم تا بتوانیم مدت زمان بیشتری را در خوشی ها و شادی ها به سر ببریم که همان قله هاست و تا جای ممکن از ماندن در ناخوشی ها و زمان های عدم آرامش دوری کنیم که ازآنها به دره ها تعبیر شده است.

 

بخشی از کتاب

مرد جوان، بااینکه پدر و مادرش را دوست داشت و می دانست تا حدی درست می گویند، اما این را باور داشت که آدم متفاوتی نسبت به آن ها ست.گاهی به این فکر می کرد که زندگی بیرون از دره، متفاوت است و دلش می خواست آن را تجربه کند. شاید بودن در قله ی کوه، دیدش را به دنیا تغییر می داد. مردد بود و گاهی ترسش باعث می شد که زندگی در دره را ترجیح دهد. مدتی طول کشید تا برای رفتن به قله، با خودش کنار بیاید. با مرور خاطرات نوجوانی متوجه شد، چقدر تغییر کرده و دیگر آرامش گذشته را ندارد. ناگهان، با اراده ای قوی، خواست که تصمیمش را عملی کرده و با کنار گذاشتن ترسش به سرعت هرچه تمام تر، آماده ی رفتن به قله شد.سفر آسانی نبود و تصویری که از رفتن به قله داشت، باکار سختی که شروع کرده بود، متفاوت بود.همچنان که مرد جوان بالاتر می رفت، هوای تازه و نسیم خنکی که می وزید او را سرحال می آورد. وقتی از بالادست به دره نگاه می کرد، همه چیز کوچک تر دیده می شد. وقتی پایین بود، فکر می کرد دره هوای خیلی تمیزی دارد، اما وقتی از بالا، دره را نگاه می کرد، هوای قهوه ای کم رنگی که آنجا به دام افتاده بود را می دید. برگشت و به بالا رفتن ادامه داد. هرچه بالاتر می رفت مناظر بیشتری را می دید...

کتاب قله ها و دره ها به قلم اسپنسر جانسون که توسط لیلا پیری ترجمه شده است و انتشارات گیوا آن را منتشر کرده است در کتابچین برای مطالعه شما آماده است.